Gentlemanshusband
#Gentlemans_husband
#Season_two
#part_128
بازم قفل موندم روشون
ناخداگاه اروم دستمو حرکت دادم سمتشون و
همینکه نوک انگشتم بهشون خورد
به خودم اومدم و چندبار پلک زدم
چشم غره ای نثارش کردم و
لگد محکمی به شکمش زدم
خم شدو شروع کرد به اخ واخ کردن
_حقته وقتی میگم اذی...
حرفم به پایان رسیده بود که جونگکوک با یه پرش خودشو روی...
روی تخت رسوند
از شدت بهت به پشت پرت شدمو روی تخت افتادم.
لبخند شرورانه ای زدو اروم روم خـ/یمه زد.
موهایی که توی صورتم بودو کنار گوشم زد گرمای نفـ/ساش که به صورتم میخورد، حسابی کلافم کرده بود.
هلش دادم عقب
_هی!... بلند شو برو
_کجا برم..؟ یه گرگ عاقل شکار خودشو هیچ وقت ول نمیکنه!
حرصی از بازوش نیشگون گرفتم.
+هروقت گرگ شدی این حرفارو بزن... فعلا که یپا خری لطف کن این سم هاتو از کنار سر من بردارو ازم فاصله بگیر!
شاکی شدو اخمی کرد:
_باشه.. بهت ثابت میکنم خر کیه!
خواستم یجوری از شرش خلاص بشم ولی با حس گرمیی روی گر/دنم حرفم توی دهنم دفن شد.
دستام بی حرکت مونده بودو کل بدنم بی حس
اروم به گر/دنم مـ/ک میزدو گاهیم گاز میگرفت!
به خودم اومدم..
تمام زورمو توی دستام جمع کردمو گره ای از موهاشو توی دستم گرفتم
ولی دریغ از نیم سانتی تکون خوردن!
اروم سرشو جایی کنار لاله گوشو گر/ردنم برد و پچ پچ کنان جوری که تمام نفساش به گوشم نفوذ میکرد
گفت:
_هوم.؟.. میخوای با اقا گرگه بیشتر اشنا بشی فسقلی؟
ز..بونی روی گـ/ردنم کشید.
دیگه هیچ گونه توانی نداشتم
بچه بودمو بی تجربه! اولین بارهام بود..
اروم سرشو بلند کردو لـ/بشو روی لـ/بام گذاشت
گا/ز عمیقی ازش گرفتو بو/سـ/ید
التماسانه کنار گوشش پچ زدم
160 لایک
#Season_two
#part_128
بازم قفل موندم روشون
ناخداگاه اروم دستمو حرکت دادم سمتشون و
همینکه نوک انگشتم بهشون خورد
به خودم اومدم و چندبار پلک زدم
چشم غره ای نثارش کردم و
لگد محکمی به شکمش زدم
خم شدو شروع کرد به اخ واخ کردن
_حقته وقتی میگم اذی...
حرفم به پایان رسیده بود که جونگکوک با یه پرش خودشو روی...
روی تخت رسوند
از شدت بهت به پشت پرت شدمو روی تخت افتادم.
لبخند شرورانه ای زدو اروم روم خـ/یمه زد.
موهایی که توی صورتم بودو کنار گوشم زد گرمای نفـ/ساش که به صورتم میخورد، حسابی کلافم کرده بود.
هلش دادم عقب
_هی!... بلند شو برو
_کجا برم..؟ یه گرگ عاقل شکار خودشو هیچ وقت ول نمیکنه!
حرصی از بازوش نیشگون گرفتم.
+هروقت گرگ شدی این حرفارو بزن... فعلا که یپا خری لطف کن این سم هاتو از کنار سر من بردارو ازم فاصله بگیر!
شاکی شدو اخمی کرد:
_باشه.. بهت ثابت میکنم خر کیه!
خواستم یجوری از شرش خلاص بشم ولی با حس گرمیی روی گر/دنم حرفم توی دهنم دفن شد.
دستام بی حرکت مونده بودو کل بدنم بی حس
اروم به گر/دنم مـ/ک میزدو گاهیم گاز میگرفت!
به خودم اومدم..
تمام زورمو توی دستام جمع کردمو گره ای از موهاشو توی دستم گرفتم
ولی دریغ از نیم سانتی تکون خوردن!
اروم سرشو جایی کنار لاله گوشو گر/ردنم برد و پچ پچ کنان جوری که تمام نفساش به گوشم نفوذ میکرد
گفت:
_هوم.؟.. میخوای با اقا گرگه بیشتر اشنا بشی فسقلی؟
ز..بونی روی گـ/ردنم کشید.
دیگه هیچ گونه توانی نداشتم
بچه بودمو بی تجربه! اولین بارهام بود..
اروم سرشو بلند کردو لـ/بشو روی لـ/بام گذاشت
گا/ز عمیقی ازش گرفتو بو/سـ/ید
التماسانه کنار گوشش پچ زدم
160 لایک
- ۱۸.۴k
- ۲۸ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط