#Gentlemans_husband
#Season_two
#part_169


_جونگکوک جون تو رو نداره زده دهنمو ناکار کرده
تا به غلط کردن نیوفته ول کن نیستم
+خودتو خسته میکنی وقتی پیش منه دستت بهش نمیرسه، هیچ گو.هی هم نمیتونی بخوری

تهیونگ که انگار قانع شده بود زورش به من نمیرسه انگشت فا/کش رو به جنی نشون داد و روی صندلیش نشست
جنی لبخند پیروز مندانه ای زد و جای قبلیش نشست
نگاهی به دور اطراف انداختم
نگاه بعضیا به ما بودو صدرصد ابرومون رفته

بیخیالی گفتم و جرعه ای آبمیوه ام رو خوردم
نامجون رو به لیلی گفت

_اخ لیلی مدلینگ که نیستی
چته اینقدر رو ادعا آبمیوه میخوری؟

لیلی چشماشو توی حدقه چرخوند پچ زد

_چه ربطی داره؟ دوست دارم مشکل داری نامجون؟؟
_بله مشکل دارم رو مخی
_ مشکل خودته میخای مشکل نداشته باش
_یچی میگما
_دو چی بگو

رو بهشون گفتم

+فکر کردم خصومت هارو گذاشتین کنار
_ جونگکوک ببین من اوکیم این داداش
جنابعالیه که با من رو دنده چپه بهش بگو باهام حال نمیکنی باهام صحبت نکن، تموم!

چشمامو  تو حدقه چرخوندم

+عین بچه های دوساله رفتار میکنین، نامجون داداش تو الان 23 سالت شده بازم رفتارت بچه گانست تا کی باید شما دوتا باهم اینجوری باشین؟

نامجون پوزخندی زد و آبمیوه اش رو به نفس سر کشید
نه مثل اینکه این دوتا بدجور از دست هم شاکی ان
دی جی اهنگ دیگه ای پخش کردو زوجا دونه دونه میرفتنو باهم رقص تانگو میرفتن
نگاهی به جیهوپ انداختم
داشت با یه دختر خوش قیافه و خوش اند.ام میرقصید
زیر گوش یونگی پچ زدم

+یونگی.. این دختره کیه با جیهوپ میرقصه؟
_داداش بنظرم همون دوست دخترشه
+دوست دختر؟
_اره نینا دیگه.. هم شریکشه هم دوست دخترش
شنیدم توی این یک سال شریک شدنشون
همه درباره پیشرفتشون حرف میزدن

+الان یادم اومد
پارک نینا!
_اره اره پارک.. فامیلش پارکه

185 لایک
دیدگاه ها (۳)

#Gentlemans_husband#Season_two#part_170دیگه کسی روی صندلیا ن...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_171_جونگکوک نه ترو خدا ن...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_168تشکری ازش کردیم و رفت...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_167نیم ساعتی به همین منو...

#Gentlemans_husband#The_End_of_season_two#part_240بهم نگاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط