Gentlemanshusband

#Gentlemans_husband
#season_Third
#part_244



لیلی با یه غرور خاص گفت:

_چیه خوشگل ندیدین؟؟

هردو خندیدنو لونا سریع برگه هارو روی میزم گذاشتو رفت سمت لیلی و باهاش دست داد
در جواب جمله لیلی گفتم:

+خوشگل به کنار.. بنظرم توقع نداشتن یه دختر فسقلی پرو توی اتاق مدیر شرکت باشه
یونگی خندید و حرفمو تایید کرد ولی لونا تنها چشم غره ای نثارم کرد
این لونا ریزه میزه هم پرو شده..
البته اثرات گشتن با لیلی عه دیگه!
قبلا میومد قشنگ با احترام میگفت
سلام اقای جئون خوب هستین
اینم از فلان چیزی که نیاز داشتین
ولی الان چشم غره هم نثارم میکنه
به اسناد یا همون برگه ها نگاهی انداختم
به پرونده ساخت ها اشاره ای کردم و بعد رو به یونگی گفتم

+اینارو بردار برو چک کن...
راستی یکیشون با بقیه متفاوت بود
یه خونه‌ی کوچیک و نقلی، بود امضاش نکردم.. ببین جریانش چیه
_اها اون... یادم رفت بهتون بگم...
اون پرونده ساخت خونه پدر زنتونه

لیلی هم مثل من متعجب به یونگی نگاهی کرد

_راستش چند وقت پیش اومده بود شرکت پرونده ساخت خونشو داد که ما براش تکمیل کنیم منم به رسم ادب قبولش کردم

خیلی جدی  گفتم

+خیلی خوب کاری کردی.. خودت فرماشو پر کن، میتونی؟
_  حتما

یونگی یه خداحافظی کوتاه کرد و از اتاق خارج شد
رو به لونا و لیلی گفتم

+اگه صحبتاتون تموم شده یه کمکی به من میرسونید؟

هردو باشه ای گفتن.. سمت میزم اومدن

+این قرار داد هارو به سه بخش تقسیم میکنم هرکدوم با دقت ببینید کدوم قرار داد تموم شده
و با کدوم یکی باید دوباره قرار داد ببنیدیم

رو به لیلی گفتم.

_توی هر پرونده نوشته شده که کدوم قرار داد باید تمدید بشه و کدوم یکی تموم شده.. تاریخو با دقت ببین.

سری به نشونه تایید تکون داد
قرار داد هارو بین هرسه تقسیم کردم
چهل دقیقه ای گذشته بودو کم کم کارمون داشت تموم میشد..
دیدم لیلی داره گیج به فرمی نگاه میکنه

+مشکلی پیش اومده؟
_نه فقط... فقط این قرار داد مربوط به شرکت جانگ هوسوکه...

ناخدا گاه با شنیدن اسم اون عو.ضی خـ.ون جلوی چشمامو گرفت
سریع فرمو از دست لیلی گرفتم و بهش نگاهی انداختم

+فکر کردم قراردادم با این بی شـ عور تموم شده پس بگو هنوز نه!

لونا که تا اون لحظه ساکت بود لـ ب زد

220 لایک
دیدگاه ها (۷)

#Gentlemans_husband#season_Third#part_245_چرا... چیزی شده؟ +...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_246+جوابی نشنیدم! همه ...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_243لیلی دید که عصبیم س...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_242چشم غره ای نثارم کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط