ادامه پارت
ادامه پارت5
چند قدم پاشو از دفترش برنداشته بود که وارد بخش اصلی شرکت شد و همه همکار ها اونجا بودن.همه با دیدن هرین برمیگشتن و باهاش سلام میکردن.بعد عبور ازشون،در شیشهایِ سنگین رو باز کرد و اون چندتا پله رو پایین رفت و اومد از آپارتمان خارج بشه که جونگکوک و چندتا دیگه از کارمندا کنارش از در شرکت خارج شدن.هرین برای مقابله نشدن باهاش سرعتشو بیشتر کرد و سرشو انداخت پایین.از شرکت خارج شد و نفس عمیقی کشید.از نظرش الان وقت مناسبی برای رستوران نبود چون فقط یه ساعت وقت استراحت داشت پس از یه مارکت،یه ساندویچ و یه نوشیدنی گرفت و برای اینکه خیس نشه رفت تو ماشین.بخاری ماشین رو روشن کرد و خودکار اهنگ از ضبط ماشین پخش شد.شیشه ها بخار کرده بودن و داخل ماشین پیدا نبود.سعی کرد هرچه سریعتر غذاشو تموم کنه تا برگرده و بعد بیست دقیقه از ماشین و فضای توش دل کند.برگشت به شرکت...
شرط:۲۵ لایک
۱۵ کامنت
چند قدم پاشو از دفترش برنداشته بود که وارد بخش اصلی شرکت شد و همه همکار ها اونجا بودن.همه با دیدن هرین برمیگشتن و باهاش سلام میکردن.بعد عبور ازشون،در شیشهایِ سنگین رو باز کرد و اون چندتا پله رو پایین رفت و اومد از آپارتمان خارج بشه که جونگکوک و چندتا دیگه از کارمندا کنارش از در شرکت خارج شدن.هرین برای مقابله نشدن باهاش سرعتشو بیشتر کرد و سرشو انداخت پایین.از شرکت خارج شد و نفس عمیقی کشید.از نظرش الان وقت مناسبی برای رستوران نبود چون فقط یه ساعت وقت استراحت داشت پس از یه مارکت،یه ساندویچ و یه نوشیدنی گرفت و برای اینکه خیس نشه رفت تو ماشین.بخاری ماشین رو روشن کرد و خودکار اهنگ از ضبط ماشین پخش شد.شیشه ها بخار کرده بودن و داخل ماشین پیدا نبود.سعی کرد هرچه سریعتر غذاشو تموم کنه تا برگرده و بعد بیست دقیقه از ماشین و فضای توش دل کند.برگشت به شرکت...
شرط:۲۵ لایک
۱۵ کامنت
- ۵.۲k
- ۰۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط