Under the moonlight 2
P⁵
هوا بارونی بود.این هوا رو خیلی دوست داشت.بوی خاک نم خورده و اکسیژن تازه.سوز کمی که میاد و درختانی که برگ ها و شاخه هایشان خیس شده رو توی هوا به رقص در میارن.قطرات بارون با ملایمت روی شیشه‌ی دفتر هرین فرود می‌امدن.کشیدن بدن مدلی که قرار بود تنش لباس بکشه رو تموم کرد.سومین طرحش بود.مداد رو روی میز گذاشت.دستاشو بالا برد و کشی به بدنش داد.از پشت میز بلند شد و از پنجره‌ی بزرگ دفتر به بیرون خیره شد.دستشو که گذاشت روی شیشه،دور دستش بخار کرد و باعث شد عکس دستش روی شیشه چاپ بشه.یکم لای شیشه رو باز کرد و هوای تازه به ریه هاش راه داد.
از صبح که اومده بود رئیسشو ندید و فکر کرد حتما امروز رو نیومده.البته از این بابت که ندیدتش خوشحال بود!
وقت ناهار شده بود.هنوز اسمون می‌بارید.میخواست بیرون از شرکت توی یه رستوران تو این هوا غذا بخوره.به این خیال که امروز جونگ‌کوک نیومده همراه کیف و پالتوش از دفترش خارج شد...



ادامش پست بعدی
دیدگاه ها (۱)

ادامه پارت5چند قدم پاشو از دفترش برنداشته بود که وارد بخش اص...

معشوقه دشمنP²⁴+آ...آقای جئون -سلام هیونا.حالت چطوره؟...چند ل...

معشوقه دشمن P²³+آیبا درد و سوزش چشماشو باز کرد.صدای بوق دستگ...

معشوقه دشمن P²²توی سرمای هوا،روی زمین خاکی سرد دراز کشیده بو...

Under the moonlight 2 P6وارد که شد انتظار جمعیت و میز گرد هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط