چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

p58

تهیونگ ویو
داشتم سریع وسایلمو جمع میکردم بهتر بود هرچه سریع تر برگردم سئول...پوف دوباره این گوشی زنگ خورد...بدون نگاه کردم جواب دادم
تهیونگ: سلام خسته نباشید من تا سحر میرسم سئول فردا ساعت ۸ جلسه هسته بعد از پایان جلسه میتونید بیانیه ای که در خدمتتون میزاریم بخونید شب خوبی داشته باشید خداحافظ(تند)
....
ا.ت: چِش بود؟
کوک: نمیدونم فک کنم واسه شرکتش مشکلی پیش امده
ا.ت: احححح دوباره تهیونگ رفت سر کار
کوک: چرا مگه سر کار غول میشه
ا.ت با پکر فیسی و خنثیی و ارامششششش به صورت این استیکر🌚برگشت سمت کوک
ا.ت: آنی(نع)...بعدش غول میشه
کوک سوالی به ا.ت نگاه کرد که ا.ت سرشو انداخت پایین و هوفی از سر کلافگی کشید و سرشو اورد بالا و کج کرد
ا.ت: بعد از سر کار اینقدر گوشیش زنگ میخوره که گاهی وقتا روانی کننده میشه ولی🌚ریدم تو این شانس که احساس خفنی میگیرش جوری که بابا ناتنیمو عین خدمتکار خودش میدید🌚💔👍🏿
کوک اهمی کرد و موهاشو بهم ریخت اگر میگفت خودش اینجوری نیس دروغگو بود
....
گوشی رو قطع کردم و زنگ زدم به دستیاری که جام بود زنگ زدم
تهیونگ: فهمیدی چرا میخوان دیسکانتینیو بشه
÷با اینکه تصمیم نهایی با شماس ولی آرای منفی خیلی زیاده نمیسرفه دنبال دلیل باشید
تهیونگ: کوکو مادمازل خیلی موفق بوده نمیشه همینجوری ولش کرد بهتره بگردی دنبال جواب من

گوشی رو قطع کرد و از آسانسور پیاده شد با انجام کارا تونست با هواپیمای شخصی در ارز ۲ ساعت برگرده سئول و نگاهی به ساعت کرد...
ته: شت یک ساعت دیگه جلسس
دوباره صدای گوشیش
÷قربان معلوم شده که قیمت کوکو مادمازل نسبت به اکثر عطرا زیاده و مردم چون خیلی بو خوبی داره میخوان بخرن اما توان مالی ندارن و درخواست دادن که این عطر قیمتش بالا بیاد ولی سهام داران...چطوری بگم
تهیونگ: ادامه بده وقت نداریم
÷معتقدن باید این عطر گرون تر باشه تا دست اشخاص خاص باشه وگرنه با ادامه تولید کوکو مادمازل موافقت نمیکنن
تهیونگ: اوکی من الان میام شرکت

تهیونگ ویو
بهتره این قاعله ختم شه... روندم سمت شرکت و لباسمو تو دفترم عوض کردم و از نمونه ها یک شیشه از کوکو مادمازل برداشتم
تهیونگ: هه فکر کردید من کسیم که بزارم هر کار میخواین بکنید؟...بشینید تا دیسکانتینیو شه
تکی به دستیارم زدم که امد توی دفتر
÷بله قربان
تهیونگ: به نظرت آوردن یه شریک جدید توی شرکت درسته یا نه؟
÷مثلا کی باشه؟
تهیونگ: خواهرم
÷شاید بتونه کمک دفاعیه باشه
تهیونگ: اوکی فرصت داری ارز یک ساعت جئون ا.ت رو از جزیره نامی بیاری
÷امکان نداره خب
تهیونگ: بیارش من جلسه رو عقب میندازم..‌راستی اینم بهش بده(عطر مادمازل رو داد)

دستیار با تعظیم کوتاهی رفت و بهتره بود...
بی شرط
دیدگاه ها (۴)

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

اولین بیست و چهار ساعت...با یک روانی!

اولین بیست و چهار ساعت...با یک روانی!

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

مدرسه اوکی داpart48ا/ت: الو سلام... : سلام ا/ت خوبی گوشی رو ...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط