چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...
p59
بهتره بود با هواپیمای شخصی ا،تو بیاره الان به حضورش نیاز بود هرچند که نبودش هم فرقی آنچنانی تو شرکت نداشت ولی برای تهیونگ داشت
...
ا.ت: بله؟؟
÷امیدوارم درک کنید گه الان شرکت باید شما رو معرفی کنه..میتونید ارایشتون رو هم داخل هواپیما انجام بدید
ا.ت: اوکی ولی منو از کجا پیدا کردید؟
÷رئیس بهم گفتن رایتی لین عطر رو بزنید...میتونید دوش بگیرید باهاش
ا.ت: کوکو مادمازل؟!
÷آماده شید وقت نداریم
ا.ت سریع برگشت تو خونه و با باباش خداحافظی کرد شاید هتلی که توی اون با باباش بود ارزون تز از هتلی بود که با تهیونگ توش بود ولی بازم دلگرمیای که به پدرش داشت میتونست فکرشو اروم کنه
بعد از آماده شدن سریع زدن بیرون
....
ویو یک ساعت و نیم بعد
ا.ت ویو
با آمدنم همه بلند شدن و سلام کردن و منم متقابل سلامی کردم و کنار تهیونگ نشستم
تهیونگ: خب جلسه رو شروع میکنیم
جانگ: قبلش تسلیت میگیم(همه تسلیت گفتن)
تهیونگ: ممنون بفرمایید لطفا(خسته)
جانگ بهتره کوکو مادمازل گرون تر باسه این عطر ارزشش بیشتر از قیمتشه
تهیونگ: کار شرکت ما چیه؟باید با بهترین کیفت و کمیت و بهترین قیمت محصولشان رو عرضه کنیم
جانگ: احح آقای کیم...معذرت ولی....اگر قیمت بالا نره ما از قدرتمون استفاده میکنیم
تهیونگ: فروش ما وابسته به مردم و تولد وابسته به شما سهام داراس...باید قیمتو مناسب کنیم چون توی طولانی مدت به نفع تمامی سهامداران میشه و در ضمن ما انتخاب نمیکنم کی این عطر رو بخره
جانگ: حق با شماس اما بالا بردن قیمت کوکومادمازل باعث میشه پول بهتری برا صنعت بقیه عطرامون بشه
تهیونگ: تمامی عطرا داره به اندازه نیاز و حتی بیشتر تولید میشه و حتی ما میتونیم صنعت ۷ تا عطر رو همین لحظه شروع کنیم
هوسوک: آقای کیم!..
ا.ت اجازه صحبتی نداد و از جاش بلند شد
ا.ت: از این لحظه هرکس،که مخالف پایین آمدن قیمت کوکو مادمازل باشه از بازار سهام دارن حذف میشه
هوسوک: اونوقت چطوری خانوم؟شما که سهامی نداری همش ۱۰ درصده
ا.ت خنده ای زد و با لبخند جواب داد
ا.ت: من سهامتون رو میخرم😏
تهیونگ ویو
واقعا انتظار این حرکتو نداشتم
هوسوک: شما کی باشید؟
تهیونگ: ما دو تا صاحب این شرکنیم آقای هوسوک
هوسوک: با این حال ۵۰ درصد این سهام با آقای کیمه و ۴۰ درصد دست ما میتونید اینهمه سهام رو بخرید؟
ا.ت: البته که میتونم من از صاحب اولیه(تهیونگ)این شرکت پولدار ترم یه جورایی...من خزانه انسانی شرکتم و میتونم تصمیم بگیرم که تمامی مردم میتونن از خدمات ما استفاده کنن
مین هه: خانوم جئون شما ارزش این عطر و فروشش رو میدونید؟میدونید چطور درست میشه؟
ا.ت: ...
70💜🌚
پارت بعد= هانا: اره اون میتونست یه حالی بگیره ازت که کیف کنی ولی فک کنم این اخریا شادی تو مهم تر از حالتو گرفتن بود
بهتره بود با هواپیمای شخصی ا،تو بیاره الان به حضورش نیاز بود هرچند که نبودش هم فرقی آنچنانی تو شرکت نداشت ولی برای تهیونگ داشت
...
ا.ت: بله؟؟
÷امیدوارم درک کنید گه الان شرکت باید شما رو معرفی کنه..میتونید ارایشتون رو هم داخل هواپیما انجام بدید
ا.ت: اوکی ولی منو از کجا پیدا کردید؟
÷رئیس بهم گفتن رایتی لین عطر رو بزنید...میتونید دوش بگیرید باهاش
ا.ت: کوکو مادمازل؟!
÷آماده شید وقت نداریم
ا.ت سریع برگشت تو خونه و با باباش خداحافظی کرد شاید هتلی که توی اون با باباش بود ارزون تز از هتلی بود که با تهیونگ توش بود ولی بازم دلگرمیای که به پدرش داشت میتونست فکرشو اروم کنه
بعد از آماده شدن سریع زدن بیرون
....
ویو یک ساعت و نیم بعد
ا.ت ویو
با آمدنم همه بلند شدن و سلام کردن و منم متقابل سلامی کردم و کنار تهیونگ نشستم
تهیونگ: خب جلسه رو شروع میکنیم
جانگ: قبلش تسلیت میگیم(همه تسلیت گفتن)
تهیونگ: ممنون بفرمایید لطفا(خسته)
جانگ بهتره کوکو مادمازل گرون تر باسه این عطر ارزشش بیشتر از قیمتشه
تهیونگ: کار شرکت ما چیه؟باید با بهترین کیفت و کمیت و بهترین قیمت محصولشان رو عرضه کنیم
جانگ: احح آقای کیم...معذرت ولی....اگر قیمت بالا نره ما از قدرتمون استفاده میکنیم
تهیونگ: فروش ما وابسته به مردم و تولد وابسته به شما سهام داراس...باید قیمتو مناسب کنیم چون توی طولانی مدت به نفع تمامی سهامداران میشه و در ضمن ما انتخاب نمیکنم کی این عطر رو بخره
جانگ: حق با شماس اما بالا بردن قیمت کوکومادمازل باعث میشه پول بهتری برا صنعت بقیه عطرامون بشه
تهیونگ: تمامی عطرا داره به اندازه نیاز و حتی بیشتر تولید میشه و حتی ما میتونیم صنعت ۷ تا عطر رو همین لحظه شروع کنیم
هوسوک: آقای کیم!..
ا.ت اجازه صحبتی نداد و از جاش بلند شد
ا.ت: از این لحظه هرکس،که مخالف پایین آمدن قیمت کوکو مادمازل باشه از بازار سهام دارن حذف میشه
هوسوک: اونوقت چطوری خانوم؟شما که سهامی نداری همش ۱۰ درصده
ا.ت خنده ای زد و با لبخند جواب داد
ا.ت: من سهامتون رو میخرم😏
تهیونگ ویو
واقعا انتظار این حرکتو نداشتم
هوسوک: شما کی باشید؟
تهیونگ: ما دو تا صاحب این شرکنیم آقای هوسوک
هوسوک: با این حال ۵۰ درصد این سهام با آقای کیمه و ۴۰ درصد دست ما میتونید اینهمه سهام رو بخرید؟
ا.ت: البته که میتونم من از صاحب اولیه(تهیونگ)این شرکت پولدار ترم یه جورایی...من خزانه انسانی شرکتم و میتونم تصمیم بگیرم که تمامی مردم میتونن از خدمات ما استفاده کنن
مین هه: خانوم جئون شما ارزش این عطر و فروشش رو میدونید؟میدونید چطور درست میشه؟
ا.ت: ...
70💜🌚
پارت بعد= هانا: اره اون میتونست یه حالی بگیره ازت که کیف کنی ولی فک کنم این اخریا شادی تو مهم تر از حالتو گرفتن بود
- ۱۷.۵k
- ۲۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط