J 🤝 K
p³³
جونگ کوک:جواب نده
ات: عام ولی خب....
جونگ کوک: بده من جواب میدم اصن
رزی: بدویین بابا غط شداااا
*ات جواب داد*
ات:ب.بله
الین:عام خانوم کیم لیون؟( فامیلی ات )
ات:بله خودم هستم
الین: عام خوشبختم الین هستم
ات: چ.چ(شوک شد و غیافش برگشت)
جونگ کوک: کیععع اتتت
الین: عام خواستم بگم جونگ کوک هست؟
ات:خف*شو
*غط کرد و گوشی رو پرت کرد سر مبل*
رزی: عزیزم ات چیزی شد پشت تلفن؟ اخه ناارومی عزیزم .
جونگ کوک: ات کی بود؟
ات: دوست دختر قبلیت دوستداری برو باهاش حرف بزن اصن ( با یه لحن اعصبانی طور و قهر طو)
جونگ کوک: چ.چی الین؟
*ات با رزی رفت تو اتاق و درو بست*
جونگ کوک: اَیششش شی&بااااااال ( اعصبی ) چهجوری به خودش جرعت داده زنگ بزنه به ات غلط کرده دختره ک&ونی ‌.
تهیونگ: عااااا اروم باش کوک.....
*گوشی تهیونگ زنگ میخوره*
یونا:سلام آقای کیم خدمتکار هستم
تهیونگ: عااااا سلام یونا بله کاری داشتی؟
یونا: آقای کیم از کی بیام برای تمیز کاری خونه؟
تهیونگ: عااااا ( به جونگ کوک اشاره زد که خدمتکار از کی بیاد و جونگ کوک اخم کرد و گفت فعلا نه حالا بعدا میگم )
تهیونگ: عااااا بهتون اطلاع میدم
یونا: چشم مرسی خدانگهدار
ویو یونا : اوففففففففف حالا به جناب سونجو چیبگم اه ولکن حالا
تهیونگ: کوک میگفتی دیگه از کی میومد
جونگ کوک: اوف نه فعلا اعصاب ندارم اتم که قهر کرده اوففف
تهیونگ: بزار منو رزی بریم خونه تو ات حرف بزنین
جونگ کوک: نه لازم ن....
تهیونگ: نمیخواد میریم کوک ( لبخند ریز )
جونگ کوک:(لبخند ریز)
*تهیونگ رزی رو صدا زد و رزی از اتاق امد بیرون و رفتن خونه جونگ کوک رو کاناپه نشسته بود و داشت فکر می‌کرد پیکار کنه تا ات باهاش آشتی کنه و رفت تو اتاق پیش ات ، دید ات یه عروسک کیوتش رو بغل کرده و دراز کشیده و دلش ضعف رفت*
ویو جونگ کوک : وقتی دیدم با عروسکش رو تخت دراز کشیده نتونستم خودم رو کنترل کنم شبیه بچه ها خوردنی شده بود ، کنترل کردنم سخته دلم میخواد بخورمش.
جونگ کوک: بیب.....
ات: صدام نکن
*جونگ کوک تیشرتش رو کند و از پشت ات رو بغل کرد و بدنش به بدن کمی لخت ات می‌خورد ،در گوش ات و با یه حالت شیطونی گفت *
جونگ کوک: عاح بیبی نمیدونی چهقد کنترل کردنم سخته
ات: اوفففف برو اونور قهرم باهات
جونگ کوک: بیبی من که کاری نکردم
ات: اصن دلم خواست قهر باشم پاشو
جونگ کوک: میخورمتاااا
ات:کوک برو اونور میگم
جونگ کوک: عااح دارم کنترلم رو از دست میدم بیبی آماده ای؟
ات: وایوای نهههه کوک نه برو اونورررر
*جونگ کوک با یه حالت شیطنت در گوش ات گفت*
جونگ کوک: اولن که ددیتم دومن دوست دارم ددی صدا کردنت همراه ناله هات باشه زیرم بیبی.
* ات به جونگ کوک نگاه کرد و تو همین حال گوشی جونگ کوک زنگ خورد *

پایان✨️
برو پست بعدی کارت دارم خوشگله🎀
شرط: فالو:)💘
دیدگاه ها (۲)

J 🤝 K )p³⁴ات: اهای گوشیت زنگ میخوره جونگ کوک: اومممممم مهم ن...

Part³⁵ات : عااح کوک کمرم درد میکنههه*جونگ کوک ات رو کشوند تو...

J 🤝 K P³²جونگ کوک : ببین عزیزم می.....ات : جونگ کوک توضیح نم...

J 🤝 K³¹Pتهیونگ : کوکی خدمتکار رو پیدا کردماجونگ کوک : عه اوک...

part³⁶ات : یااا بسته جونگ کوک : نه بس نیس ورحال بوس بوسی کرد...

black flower(p,271)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط