چند شاتی

بد گرل
part 5
+ ببخشید
دستاشو گذاشت رو دستام و هیچی نگفت
دوباره معذرت خواستم
برگشت سمتم و آروم بغلم کرد
سرمو تو سینه‌ش فرو کردم و آروم اشک ریختم
سرمو بوسید
جونگکوک: اشکال نداره، همین که فهمیدی دیگه نباید اینکارو بکنی، برام بسه
حلقه دستمو دور بدنش محکم‌تر کردم
+ قول میدم دیگه همچین کاری نکنم
از بغلش بیرونم آورد و آروم پیشونیمو بوسید
جونگکوک: قبوله. رو قولی که دادی حساب میکنم
+ ولی جونگکوک
پیشونیشو به پیشونیم چسبوند و به چشمام و بعدش لبام نگاه کرد
جونگکوک: جانم؟
+ من تمام فکر و ذهنم پیش تو بود. فقط با تصور بودنت، میخواستم آروم شم
آروم خندید
یکم خجالت کشیدم
جونگکوک: میدونم ولی بدون من نه
+ نه آخه ببین، من اگه میدونستم میای...
پرید وسط حرفم
جونگکوک: میدونم، ولی بدون من نه
فهمیدم هر توضیحی بدم، قرار نیست جواب اون تغییر کنه
برای همین تصمیم گرفتم بدون قانع شدن سکوت کنم
که سرشو خم کرد و آروم لاله گوشمو میک زد
بیخ گوشم نجوا کرد
جونگکوک: من حتی اگه خونه نباشم، بازم میتونم آرومت کنم
+ چطوری؟
خندید
جونگکوک: مثل اینکه چتا و تماسای سکسیمون یادت رفته
از خجالت لبمو گاز گرفتم
ادامه دارد..
دیدگاه ها (۳)

چند شاتی

" چند شاتی جدید " " دخترِ من " این چند شاتی از بقیه طولانی ت...

چند شاتی

ࡅ߳ܭܩࡅ࡙ܠܙ ܢ̣ܭ " 🌲 "

چند پارتی" بازی شانس "part : 27یکی از بندای سوتینشو آروم از ...

چند شاتی" بازی شانس "part : 2۹🔹صبح روز بعد🔹🔹از دید سون هی🔹با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط