چند شاتی
بد گرل
part 6 (اخر)
+ نه یادم نرفته، اما با خودم گفتم کار داری و دستت بنده، برای همین بهت نگفتم
لاله گوشمو گاز گرفت
آخ آرومی گفتم
جونگکوک: من هر چقدم کار داشته باشم، بازم اولویتهای زندگیم مشخصه
سرمو بلند کردم و تو چشماش خیره شدم
خم شد و لبامو بوسید
باهاش همراهی کردم
تا وقتی خودش از لبام دل کند و با چشمای خمارش بهم خیره شد
جونگکوک: بیا هیچوقت کاری نکنیم که به اعتمادبهنفس طرف مقابل آسیب بزنه
سرمو تند تند تکون دادم
+ چشم عشق من
لبخند زد و لب پایینشو تر کرد
چیزی نگفت تا وقتی که یواش یواش، چشماش شروع به دید زدن بدن برهنهم کرد
لبمو گاز گرفتم و بدنمو بیشتر به پوستش کشیدم
چشماش خمارتر شد و لبامو بوسید
یواش یواش بوسههاش شدیدتر شد
دستاشو زیر باسنم قفل کرد و محکم تو بغلش گرفت
پاهامو دور کمرش حلقه کردم و همزمان با بوسیدنش، دستامو تو موهاش فرو بردم
لبامو ول کرد و مشغول لیس زدن گردنم شد
آروم آه کشیدم
جونگکوک: میخوامت بیبی
سرشو آروم بغل کردم و موهاشو بوسیدم
+ در خدمتم ددی
پایان
این چند شاتی متفاوت بود نظرتون چیه؟
part 6 (اخر)
+ نه یادم نرفته، اما با خودم گفتم کار داری و دستت بنده، برای همین بهت نگفتم
لاله گوشمو گاز گرفت
آخ آرومی گفتم
جونگکوک: من هر چقدم کار داشته باشم، بازم اولویتهای زندگیم مشخصه
سرمو بلند کردم و تو چشماش خیره شدم
خم شد و لبامو بوسید
باهاش همراهی کردم
تا وقتی خودش از لبام دل کند و با چشمای خمارش بهم خیره شد
جونگکوک: بیا هیچوقت کاری نکنیم که به اعتمادبهنفس طرف مقابل آسیب بزنه
سرمو تند تند تکون دادم
+ چشم عشق من
لبخند زد و لب پایینشو تر کرد
چیزی نگفت تا وقتی که یواش یواش، چشماش شروع به دید زدن بدن برهنهم کرد
لبمو گاز گرفتم و بدنمو بیشتر به پوستش کشیدم
چشماش خمارتر شد و لبامو بوسید
یواش یواش بوسههاش شدیدتر شد
دستاشو زیر باسنم قفل کرد و محکم تو بغلش گرفت
پاهامو دور کمرش حلقه کردم و همزمان با بوسیدنش، دستامو تو موهاش فرو بردم
لبامو ول کرد و مشغول لیس زدن گردنم شد
آروم آه کشیدم
جونگکوک: میخوامت بیبی
سرشو آروم بغل کردم و موهاشو بوسیدم
+ در خدمتم ددی
پایان
این چند شاتی متفاوت بود نظرتون چیه؟
- ۱۵.۲k
- ۲۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط