#Gentlemans_husband
#season_Third
#part_271
گوشیو کنار گذاشتم و به جاده خیره شدم
زیاد نگذشته بود که دوباره صدای نوتیف گوشیم بلند شد
از طرف همون شخص ناشناس بود
_لیسا ام
ناخدا گاه با دیدن پیامش لبخندی اومد روی لـ. بام
همینکه خواستم جوابشو بدم جونگکوک با صدایی که معلوم بود حسابی کنجکاوه و عصبی گفت
_کی داره بهت پیام میده که اینجوری نیشت باز شده ؟
بهش نگاهی انداختم
اوخی بچم غیرتی شد
لبخندی زدم
+لیسا ست
نامجون تیز سمتم برگشت
_جون من؟؟؟ لیسا داره بهت پیام میده!!!
+اره دیگه
_چی میگه
+فعلا داریم سلام احوال پرسی میکنیم
_باشه
+ وقتی بیشتر باهاش چت کردی دوباره یه قرار باهاش بزار، اوکی؟
تعجب کرده نگاش کردم
+باشه
رفتم توی صفحه چتم باهاشو کلی صحبت کردیم
اینو اونو براش مسخره میکردم و اون فقط میخندید منو لـ.عنت میکرد
وقتی دیدم باهام گرم شده براش نوشتم
+راستی یه قرار دیگه نزاریم بریم بیرون؟
_چرا که نه! من که از خدامه
+ پس هفته آینده خوبه؟؟
_باشه گلم
+اوکس بعدا بهت میگم کجا و کی بریم لیسا
_حتما... پس فعلا دیگه مزاحمت نمیشم عزیزم
+مراحمی خوشگل خانوم... فعلا
_فعلا
235 لایک
#season_Third
#part_271
گوشیو کنار گذاشتم و به جاده خیره شدم
زیاد نگذشته بود که دوباره صدای نوتیف گوشیم بلند شد
از طرف همون شخص ناشناس بود
_لیسا ام
ناخدا گاه با دیدن پیامش لبخندی اومد روی لـ. بام
همینکه خواستم جوابشو بدم جونگکوک با صدایی که معلوم بود حسابی کنجکاوه و عصبی گفت
_کی داره بهت پیام میده که اینجوری نیشت باز شده ؟
بهش نگاهی انداختم
اوخی بچم غیرتی شد
لبخندی زدم
+لیسا ست
نامجون تیز سمتم برگشت
_جون من؟؟؟ لیسا داره بهت پیام میده!!!
+اره دیگه
_چی میگه
+فعلا داریم سلام احوال پرسی میکنیم
_باشه
+ وقتی بیشتر باهاش چت کردی دوباره یه قرار باهاش بزار، اوکی؟
تعجب کرده نگاش کردم
+باشه
رفتم توی صفحه چتم باهاشو کلی صحبت کردیم
اینو اونو براش مسخره میکردم و اون فقط میخندید منو لـ.عنت میکرد
وقتی دیدم باهام گرم شده براش نوشتم
+راستی یه قرار دیگه نزاریم بریم بیرون؟
_چرا که نه! من که از خدامه
+ پس هفته آینده خوبه؟؟
_باشه گلم
+اوکس بعدا بهت میگم کجا و کی بریم لیسا
_حتما... پس فعلا دیگه مزاحمت نمیشم عزیزم
+مراحمی خوشگل خانوم... فعلا
_فعلا
235 لایک
- ۹.۶k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط