چند شاتی
" بازی شانس "
PART : 22
🔹از دید سون هی🔹
قبل از رسیدن به ویلا، تهیونگ پیشنهاد داد بیرون شام بخوریم
بعد اینکه رسیدیم ویلا، خداروشکر کردم که خیلی سریع همچین جای لوکس و مجهزی گیرمون اومد
تهیونگ: فک کنم برنامه خوابه آره؟ چشمات داره میره
خندیدم و سرمو به طرفین تکون دادم
سون هی: آخرین چیزی که این 3 روز دوس دارم تجربهش کنم خوابیدنه
با خنده دستاشو گذاشت رو شونههام و به سمت اتاق خواب هدایتم کرد
تهیونگ: برو بخواب عشقم، هنوز وقت زیاده
غر زدم
سون هی: نه عه
تهیونگ: خب نخوابی میخوای چیکار کنی؟
سون هی: اول میخوام دوش بگیرم خستگیم در بره، بعدش روتین پوستمو انجام بدم، بعدشم یکم پیشت باشم خو، نمیخوام مستقیم بخوابم
پیشونیمو بوسید
تهیونگ: قبوله، هر چی تو بگی
ادامه دارد
PART : 22
🔹از دید سون هی🔹
قبل از رسیدن به ویلا، تهیونگ پیشنهاد داد بیرون شام بخوریم
بعد اینکه رسیدیم ویلا، خداروشکر کردم که خیلی سریع همچین جای لوکس و مجهزی گیرمون اومد
تهیونگ: فک کنم برنامه خوابه آره؟ چشمات داره میره
خندیدم و سرمو به طرفین تکون دادم
سون هی: آخرین چیزی که این 3 روز دوس دارم تجربهش کنم خوابیدنه
با خنده دستاشو گذاشت رو شونههام و به سمت اتاق خواب هدایتم کرد
تهیونگ: برو بخواب عشقم، هنوز وقت زیاده
غر زدم
سون هی: نه عه
تهیونگ: خب نخوابی میخوای چیکار کنی؟
سون هی: اول میخوام دوش بگیرم خستگیم در بره، بعدش روتین پوستمو انجام بدم، بعدشم یکم پیشت باشم خو، نمیخوام مستقیم بخوابم
پیشونیمو بوسید
تهیونگ: قبوله، هر چی تو بگی
ادامه دارد
- ۱۰.۷k
- ۱۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط