نام فیکعشق مخفی

نام فیک:عشق مخفی
Part: 20


ویو جیمین*
ساعت ۱ شب بود رسیدم خونه. خیلی خسته بودم*
دیدم یکی نشسته روی صندلی میز ناهار خوری*
رفتم نزدیک دیدم ات عه*
جی. ات؟ *اروم
ات. نگام کرد*
ات. خسته نباشی*لبخند
جی. مرسی
جی. چرا تا این وقت شب بیدار موندی؟*تعجب
ات. ازت ی سوالی داشتم
جی. چه سوالی؟
ات. ی دختر توی این خونه هست اسمش سنا هست گفت دوست دخترته. چرا بهم راجب دوست دخترت نگفتی؟ *اخم
با حرفش چشام درشت شد*
جی. سنا گفت؟ *تعجب
ات. اره
جی. خندیدم*
جی. اون خواهر رفیقم هست. چون رفیقم رفته سفر خواست سنا پیشم باشه
ات. چرا؟
جی. سر شغل مونه
ات. شغلت چیه؟ *دقیق نگام کرد*
جی. بعدا متوجه میشی کوچولو
ات. من کوچولو نیستم *جدی
جی. حالا ببینم حسودی کردی؟ ناراحت شدی من دوست دختر دارم؟ *خنده
ات. نه*داد
جی. باشه چرا داد میزنی*خنده
ات. غذا خوردی؟
جی. اره
ات. هر شب اینموقع میای؟
جی. نه بعضی موقع ها
جی. بعضی موقع ها صبح میام. بعضی موقع ها زود بستگی به کارم داره
ات. باید بفهمم کارت چیه؟ *زیر لب
جی. شرط داره برای این که بفهمی شغلم چیه...
نگاش کردم ببینم سر شغلم میخواد بدونه شرط چیه یا نه؟*



لایک: ۳۰
کامنت: ۳۶

☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۴۴)

نام فیک:عشق مخفیPart: 21ویو جیمین*ات. خب شرطت چیه؟رفتم نزدیک...

نام فیک:عشق مخفیPart: 22ویو جیمین*توی ماشین نشسته بودم که دی...

نام فیک:عشق مخفیPart: 19ویو ات*اون دختره کیه؟ *دوست دخترشه؟*...

نام فکی:عشق مخفیPart: 18ویو ات*از ماشین پیاده شدم*ی بادیگارد...

نام فیک:عشق مخفیPart: 24ویو ات*ات. بغل کی افتادم من..؟ *زیر ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 41ویو جیمین*دوساعت گذشت و بهوش اومد*ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط