نام فیک:عشق مخفی
Part: 19

ویو ات*
اون دختره کیه؟ *
دوست دخترشه؟*
رفتم صندلی کناریش نشستم*
خدمتکار برام غذا اورد*
دختره نگام کرد*
ات. سلام*اروم
(اسم دختره سِنا هست که با س نشون میدم)
س. سلام*لبخند
س. با جیمین چه نسبتی داری؟
ات. دوس...
من که دوست دخترش نیستم. وایی اصلا حواسم نبود*
ات. خواهرش هستم*لبخند
س. خوشبختم*لبخند
ات. و شما؟
س. دوست دخترش هستم و قراره بعدا ازدواج کنیم*لبخند
انگار ی سطل اب یخ ریختن روم*
نگاش میکردم همینجوری*
س. غذاتو نمیخوری؟
ات. سیرم غذا نمیخورم فکر کردم جیمین اومده اومدم پایین. کارش داشتم
س. امشب دیر میاد کاراش تولید میکشه
ات. میدونی کارش چیه؟
س. توی شرکت کار میکنه
ات. اها
پاشدم و رفتم بالا*
حالم بد شد نمیدونم برای چی؟برای اینکه اون دوست دختر داره؟ خب به من چه که دوست دختر داره؟*
اصلا چرا نگفت که دوست دختر داره؟ *
اصلا چرا باید میگفت که داره؟ *
نکنه این حس وابستگی حس دوست داشتن باشه؟ *
نه امکان نداره اخه چرا باید عاشق برادر ناتنیم بشم؟ *
شاید اون دختره الکی گفته دوست دخترشه؟و میخواست ببینه ری اکشن من چیه؟ *
ولی ازش خیلی اطلاعات داره...*
بهتره خودش اومد از خودش بپرسم*



لایک: ۲۰
کامنت: ۲۷

☆ممنونم میشم حمایتم کنید☆