نام فیک:عشق مخفی
Part: 8

ویو ات*
چشامو مالوندم*
ات. اه بازم مدرسه*بلند شدم*
م. زود باش جیمین میبرتت
ات. چی؟ *تعجب*
م. پایین توی ماشین منتظرته*رفت بیرون*
ات. اههه من نخوام با این برم باید کی رو ببینم؟
لباسامو پوشیدم و ارایش کردمو رفتم پایین*
پ. سلام دخترم*لبخند
نگاش کردم*
ات. سلام*اروم
پ. بیا صبحونتو بخور برو
ات. نه من صبحونه دوست ندارم*لبخند
پ. چرا؟
ات. کلا نمیخورم*اروم
پ. ولی این بده برای بدنت خیلی بده
هومی گفتمو رفتم توی حیاط*
نشستم توی ماشین*
جی. سلام کردن بلد نیستی؟ *جدی
ات. بلدم ولی به...*یادم افتاد جیمین گفته بود ممکنه بلایی سرم بیاره که تا عمر دارم فراموش نکنم*
نگاش کردم*
پوزخند مسخرش روی مخم بود نمیترسیدم ولی نمیخواستم بلایی سرم بیاد که مادرم بزنه توی سرم*
جی. خوبه ادم شدی*روشن کرد ماشین*
ات. چیزی نگفتم*
رسیدیم دم مدرسه*
ات. ممنونم*سرد
از ماشینش پیاده شدم*
دوستمو دیدم بهم دست تکون داد رفتم سمتش*
ات. سلام یونا*لبخند
«ی.( یونا)»
ی. سلام گاو*خنده
ات. چته؟ چرا میخندی؟ *خنده
ی. دوست پسرت بود شیطون*خنده بلند
خندم محو شد و قیافه ی جدیمو گرفتم به خودم*
ات. برادر ناتنیمه*جدی



☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۳)

نام فیک:عشق مخفیPart: 10ویو ات*با ترس نگاش کردم*دکمه ی لباسش...

نام فیک:عشق مخفیPart: 11ویو جیمین*خیلی گشنم بود رفتم پایین.ب...

نام فیک:عشق مخفیPart: 7ویو جیمین*جی. گفتم که برام کار پیش او...

نام فیک:عشق مخفیPart: 6ویو ات*هه نیومده داره قلدری میکنه نشو...

نام فیک: عشق مخفیPart: 31ویو ات*ات. چیزی نیست*ارومجی. مطمئنی...

نام فکی:عشق مخفیPart: 18ویو ات*از ماشین پیاده شدم*ی بادیگارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط