Gentlemanshusband
#Gentlemans_husband
#season_Third
#part_266
چشم غره ای نثارش کردمو از اول هرچی گفتیم و دربارش صحبت میکردیم جز جز براشون تعریف کردم
اخر سر نامجون نفس اسوده ای کشید که مطمئن شده لیسا ازدواج نکرده و جونگکوک هم داشت میگفت'که بقیه اش چی
تکیه امو دادم به صندلی
+ولی خیلی اخلاقش خوبو مهربون بود
خیلیم خوشگل بود
نامجون با صدایی که ناراحتیش معلوم بود پچ زد
_خیلی
دستمو انداختم روی شونش
+نگران نباش قول میدم همچی درست بشه خودم درستش میکنم
نامجون سری تکون داد و دیگه چیزی نگفت
اهی کشیدم
جالبه راب.طه خودم با همسرم خر.ابه ولی میخوام یه رابطه خوب برای یکی دیگه بسازم
وارد حیاط شدیم و ماشین رو پارک کردیم.
همراه هم وارد خونه شدیم
چراغا خاموش بود و گنجشک پر نمیزد.
نامجون چندتا چراغ روشن کرد و چنبار بقیه رو صدا زد
_اهای کسی خونه نیست؟ ، کجایید شما؟
بنظر کسی خونه نبود
دیگه چیزی نگفتیم و هرکی سمت اتاقش رفت
هنوز زیاد از هم فاصله نگرفته بودیم که پدرجون در اتاقش رو باز کرد
_چه عجب برگشتین!
رو بهش گفتم
+پدر جان چرا کسی نیست، چراغا چرا خاموشه؟ وقت خواب نیستا ساعت پنجه.
جواب داد
_ پدرت رفتن خونه خودشون،
خانوم هم خسته بود خوابید سلین چند وقته کلا نیست.. منم ناچار دارم میخابم
230 لایک
#season_Third
#part_266
چشم غره ای نثارش کردمو از اول هرچی گفتیم و دربارش صحبت میکردیم جز جز براشون تعریف کردم
اخر سر نامجون نفس اسوده ای کشید که مطمئن شده لیسا ازدواج نکرده و جونگکوک هم داشت میگفت'که بقیه اش چی
تکیه امو دادم به صندلی
+ولی خیلی اخلاقش خوبو مهربون بود
خیلیم خوشگل بود
نامجون با صدایی که ناراحتیش معلوم بود پچ زد
_خیلی
دستمو انداختم روی شونش
+نگران نباش قول میدم همچی درست بشه خودم درستش میکنم
نامجون سری تکون داد و دیگه چیزی نگفت
اهی کشیدم
جالبه راب.طه خودم با همسرم خر.ابه ولی میخوام یه رابطه خوب برای یکی دیگه بسازم
وارد حیاط شدیم و ماشین رو پارک کردیم.
همراه هم وارد خونه شدیم
چراغا خاموش بود و گنجشک پر نمیزد.
نامجون چندتا چراغ روشن کرد و چنبار بقیه رو صدا زد
_اهای کسی خونه نیست؟ ، کجایید شما؟
بنظر کسی خونه نبود
دیگه چیزی نگفتیم و هرکی سمت اتاقش رفت
هنوز زیاد از هم فاصله نگرفته بودیم که پدرجون در اتاقش رو باز کرد
_چه عجب برگشتین!
رو بهش گفتم
+پدر جان چرا کسی نیست، چراغا چرا خاموشه؟ وقت خواب نیستا ساعت پنجه.
جواب داد
_ پدرت رفتن خونه خودشون،
خانوم هم خسته بود خوابید سلین چند وقته کلا نیست.. منم ناچار دارم میخابم
230 لایک
- ۱۴.۶k
- ۰۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط