مینویسم تا زنده بمانم

می‌نویسم تا زنده بمانم
هر کلمه تکه‌ای از نفس‌هایم است
با هر خط دریچه‌ای باز می‌کنم به جهانی که فقط من می‌بینم
جایی که افکارم رها می‌شوند
و درد و امیدم در هم می‌آمیزند
می‌نویسم تا دست‌های خسته‌ام فراموش نکنند لمس زندگی را
تا قلبم میان کلمات گرم بماند
تا سکوت درونم زبان پیدا کند
این خطوط هنوز زنده‌اند
حتی اگر هیچ‌کس نخواندشان
حتی اگر کاغذها بسوزند و قلم‌ها بشکنند
باز هم با هر کلمه دوباره نفس می‌کشم
دوباره می‌آفرینم دوباره عاشقم!
دیدگاه ها (۳۲)

رفتی و حتی نفهمیدی که با رفتنت دنیا برایم کوچک و بی‌رحم شد.....

می‌دانستم روزی حقیقت را خواهی گفتاما هرگز گمان نمی‌کردم درد ...

جالبه اب باعث تشکیل یخ میشه اما در اخر یخ توسط چیزی که ازش س...

کاش اشک‌هایم دریایی می‌شدندسیاه‌تر از مرگ..سردتر از سکوت...ب...

چندپارتی

Gangster Mafia Masseur part : ۵۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط