Gangster Mafia Masseur part : ۵۵

اون توی کنترل کردن من ماهره و میتونه منو از هر نظر رام خودش نگه داره
حتی یک لحظه با اونو بدیهی نمیدونم
رزیتا الان تقریباً به من رسیده و به محض اینکه به جایی که من سر میز نشسته ام می رسه اونو تنها گیر میارم
من نمی تونم یه ثانیه دیگه صبر کنم
باید اونو داشته باشم همین الان
چطور اینقدر آروم و در عین حال سرحال هستم؟ فکر می کنم آرامش کلمه مناسبی نیست. من هرگز کاملا اینطور نیستم
اما پنج سال پیش من در عملیات مافیای نیویورک که منو هدف قرار دادن..... و قضاوت ضعیفی برای انگشت گذاشتن روی همسرم داشتم... به شدت این تهدید رو از بین بردم
وقتی بیدار میشم این قتلعام رو در خواب رها کردهام که دشمنانم در تاریکی فرو رفته ان و هیچکس با من یا خانواده من در نمیفته. این چیزیه که اونا میگن
من چنان قتل عام رو به دنبال خودم ترک کردم و دشمن هام رو توی گم‌نامی فرو رفتن و اونا رو کُشتم و کسب و کارم با جهش و مرز رشد کرده
پشت سر هر مرد قدرتمندی یه زن قوی وجود داره......و این برای من دو برابر میشه
لیوان وی‌س‌ک‌ی من توسط هلن دوباره پر میشه و من از اون تشکر می کنم اگرچه هنوز هم از اون برای کمک به فرار رزیتا تو پنج سال پیش کینه کمی دارم
چند روز طول کشید تا اون چه رو که دقیقاً اتفاق افتاده جمع آوری کنم و در مورد این که هلن به فرارش کمک کرده با رزیتا روبرو شدم رزیتا بهم گفت که اگه هلن رو اخراج کنم گریه خواهد کرد و جیغ و داد میکنه و زمانی که من هنوز مردد بودم و از اینکه توسط یکی از کارکنانم بهم خیانت شده عصبانی بودم رزیتا روی زانوهای نشسته بود و زیپ شلوارم رو باز کرده بود و با دهن داغ و شیرین و خوشمزه اش روی آ***ل**ت***م و با س‌اک زدن‌ش از من التماس کرده بود که نسبت به هلن نرم بشم و خیانت اونو ببخشم
پس هلن هنوز اینجاست و کارمند منه
اینو گفتم که همسرم با دهنش یه شعبده باز لعنتیه؟
رزیتا در حالی که به من می رسه و برای بوسیدن لب‌هام خم میشه میگه:
+ هی تو عمیقا توی فکر به اینجا نگاه می کنی
اونو روی پاهام می کشم و بوی پرتقالیش رو از گردنش استشمام می کنم
با ش‌ه‌وت و عشقی که به این زن دارم زمزمه میکنم:
_ من همیشه به تو فکر می کنم خوشگله
قلبم با دیدن اون گرم میشه اون همسر منه
همسر بی نظیر من
عشق چشمای اونو پر می کنه
میپرسه: + از تولدت لذت میبری، پادشاه من؟
دستی روی موهاش کشیدم
_تو همیشه تولدم رو عالی و بی عیب و نقص می کنی تو همه چیز رو خیلی عالی می کنی رزیتا
باس*ن شیرین اون توی بغلم پیچ و تاب میخوره و من دندونام رو به سمت اون می کشم
_ این یه دعوته؟
+ من همیشه دعوت نامه صادر می کنم. تو همیشه اونا رو نمی گیری
ابروهام بالا میره
_ببخشید؟ یه موردش رو نام ببر
ویسکی منو برمی داره و جرعه ای طولانی می نوشه و دوباره اونو پایین میذاره
میگه:
+ مثل دیروز وقتی که سر کار بودم دوباره در اون طرف خیابون منو تماشا میکردی... و من روی میزم نشستم و چندین حرکت س**ک**س**ی با موهام انجام دادم
لبخند آروم آروم دهنم رو باز می کنه
_ میدونی که تماشات میکنم؟
توی گلوش زمزمه و نا*له می کنه، پیشونیش رو به پیشونی من فشار میده
اون زمزمه می کنه:
+ من این که حالت استتار تماشام رو میکنی دوست دارم و برای قبول دعوت دیر نیست
قبل از اینکه کلمات از دهنش خارج بشن اونو از اتاق حمل می کنم همه در اتاق ناهار خوری عادت دارن که من همسرم رو توی وسط یه جمع بدزدم بنابراین حتی یه وقفه در گفتگو وجود نداره
هیچ راهی وجود نداره که بتونم قبل از وارد شدن به داخل بدن جادوییش و کردنش اونو به طبقه بالا برسونم بنابراین یه چرخش سریع انجام میدم و به سمت بالکن میرم.
نسیمی از باد مالیم موهاش رو جمع میکنه وقتی که اونو پایین میذارم و به سمت نزدیکترین دیوار برمیگردونمش و لعنتی، اون زیباترین موجودیه که تا به حال دیده‌‌ام
لعنتی اون عالیه
چشماش از نور مهتاب و عشق برق میزنن و میدرخشن و اون کمی م‌س‌ت و بیحال و خوشحاله
این بهترین بخش از همه چیزه
شادی و خوشحالی رزیتا
و من واسه خوشحال بودن اون هر کاری میکنم
اینو نمیدونم که اون حتی خودشم میدونه که چقدر واسم مهمه؟ و من واسش هر کاری میکنم؟

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما اگر حمایت هاتون کم باشه خبری از شروع فصل دوم رمان جفت خون‌آشام من شروع نمی‌شه
دیدگاه ها (۶)

Gangster Mafia Masseur part : last (56)

Gangster Mafia Masseur

Gangster Mafia Masseur part : ۵۴

Gangster Mafia Masseur part : ۵۲

ادامه کپشن توی کامنت هست بخون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط