#Gentlemans_husband
#season_Third
#part_248
_من...
اجازه ندادم ادامه حرفشو بزنه و اینبار با خشمی که از صدام معلوم بود گفتم
+مطمئنم نمیخوای این مورد هارو گذارش بدم اقا جانگ...
از شریک بودن باهات خوشحال شدم بقیه گفتنی هارو منشیم میگه... بفرمایید بیرون
با خشمی که میشود از قرمز شدن پوستش متوجهش شد سری تکون دادو رفت
بیخیال از روی مبل بلند شدم و پشت میزم نشستم
خوبی این کار این بود نیازی به پرداخت خسارت نیست..
نمیدونم چقدر گذشت و من همینجوری به جلو خیره بودم که با صدای در به خودم اومدم
+بیا تو
لیلی بود
+خسته نباشی
از روی میز بلند شدم
معلوم بود حسابی گیجه و ترسیده!!
اینو میشد از زرد شدن پوستش و مردمک چشماش که هی تکون میخورد فهمید
+لیلی، چیزی شده؟
_جونگکوک بابام
+خب؟ بابات چی؟
هق هق ارومش بلند شدو قلب من همراه با هر قطره اشکش ریخت
+لیلی...چی شده ؟
_مادر جون... مادر جون زنگ زد گفت بابام... بابام با... با کلی زخـ م وارد خونه شدهچنکنه نکنه چیزیش شده باشه؟
از این حجم از نگران بودنش خندم گرفت
+لیلب تو که منو کشـتی دختر!!
مطمئن باش اگه وضعش بد بود مامان حتما قشقرش به پا میکرد.
نگران نباش الان میریم خونه ببینیم چه اتفاقی افتاده خب؟
نفس راحتی کشید.
_باشه بریم
220 لایک
#season_Third
#part_248
_من...
اجازه ندادم ادامه حرفشو بزنه و اینبار با خشمی که از صدام معلوم بود گفتم
+مطمئنم نمیخوای این مورد هارو گذارش بدم اقا جانگ...
از شریک بودن باهات خوشحال شدم بقیه گفتنی هارو منشیم میگه... بفرمایید بیرون
با خشمی که میشود از قرمز شدن پوستش متوجهش شد سری تکون دادو رفت
بیخیال از روی مبل بلند شدم و پشت میزم نشستم
خوبی این کار این بود نیازی به پرداخت خسارت نیست..
نمیدونم چقدر گذشت و من همینجوری به جلو خیره بودم که با صدای در به خودم اومدم
+بیا تو
لیلی بود
+خسته نباشی
از روی میز بلند شدم
معلوم بود حسابی گیجه و ترسیده!!
اینو میشد از زرد شدن پوستش و مردمک چشماش که هی تکون میخورد فهمید
+لیلی، چیزی شده؟
_جونگکوک بابام
+خب؟ بابات چی؟
هق هق ارومش بلند شدو قلب من همراه با هر قطره اشکش ریخت
+لیلی...چی شده ؟
_مادر جون... مادر جون زنگ زد گفت بابام... بابام با... با کلی زخـ م وارد خونه شدهچنکنه نکنه چیزیش شده باشه؟
از این حجم از نگران بودنش خندم گرفت
+لیلب تو که منو کشـتی دختر!!
مطمئن باش اگه وضعش بد بود مامان حتما قشقرش به پا میکرد.
نگران نباش الان میریم خونه ببینیم چه اتفاقی افتاده خب؟
نفس راحتی کشید.
_باشه بریم
220 لایک
- ۱۹.۷k
- ۲۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط