چند شاتی

" دخترِ من "
part 14
خندید و محکم بغلم کرد: دورت بگردم که اینقد گل دوس داری
قفسه سینشو بوسیدم: عه! خیلی تابلو بودم؟
سرمو محکم بوسید: خیییلی... از چشمات داشت ستاره میریخت بیرون
از بغلش بیرونم آورد و کوتاه لبامو بوسید: حواسم باشه زیاد برات گل بخرم
لبخند دندون‌نمایی زدم: مرسی جنتلمن من
دستشو تو گودی کمرم گذاشت و در ماشین رو برام باز کرد تا بشینم: برای لیدی جذابم، همیشه جنتلمنم میدونی که
قبل از اینکه بشینم، آروم گونشو بوسیدم: خیلی دوست دارم جونگکوک
صورتمو با دستش قاب گرفت و چشمامو بوسید: من بیشتر دوست دارم دلبرک
نیشم باز شد: دلبرک
چشمک زد: آره دیگه! یواش یواش دلمو بردی! تو جیبی هم که هستی، راحت تو بغلم جا میشی
خندیدم و نشستم تو ماشین: خیله خب
اونم اومد نشست و راه افتاد: خب... کجا بریم؟
یاد حرف دختره افتادم و آروم گفتم: بریم یه جایی که راحت حرف بزنیم
لحنش جدی شد: چیزی شده؟
نوچ آرومی گفتم: نه فقط میخوام در مورد یه موضوعی باهات صحبت کنم
سرشو تکون داد: باشه؛ پس بریم خونه من
قبول کردم: بریم
ادامه دارد..
دیدگاه ها (۴)

چند شاتی

چند شاتی

چند شاتی

چند شاتی

پآرت20. دلبرک شیرین آستآد

پآرت16. دلبرک شیرین آستآد

پآرت18. دلبرک شیرین آستآد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط