معشوقه دشمن
P²⁹
کلافه روی تختش غَلت میزد.نکنه مشکلی داره؟
این مشکل ممکنه باعث خراب شدن این پروژه مهم سازمان بشه؟
بعد چی میگن راجبش؟
پارک هیونا به علت مریضی گند زد به یکی از مهمترین ماموریت ها!
تصورشم براش ترسناک بود
...
خیسی موهاشو با حوله‌ی سفیدی که رو شونه هاش بود گرفت.لبه تخت نشست و گوشیشو برداشت.اول ساعتو دید.ساعت ۱:۳۷ رو نشون میداد.پیاما و اینجور چیزا رو چک کرد و اماده خواب شد.بعد یک ربع دراز کشیدن بالاخره خواب مهمونش کرد
...
یه خیابون با درختایی که مثل سثق شیب دار بود،برف میومد،خلوت بود و پرتو های خورشید از لای شاخه های خشک و ابر های تیره رد میشد،هر نفسی که میکشید بخارش مشخص بود.سیگاری روشن کرد و بین لباش قرار داد.تا اومد ازش بکشه سیگار توسط دستای ظریف یکی سیگار از دهنش بیرون اومد.برگشت که ببینه کیه و کسی که انتظار نداشت رو دید.هیونا
+هی مگه بهت نگفتم دیگه سیگار نکش؟!
خواست چیزی بگه که یادش افتاد هر شب وقتی به خواباش میاد میخواد ازش بپرسه که تو کی هستی؟
چرا باید تو خوابای من باشی؟
الان بهترین زمان بود
-تا جایی که یادم میاد تاحالا بهم نگفتی سیگار نکشم.اصلا نمیدونی سیگار میکشم و اصلا تو کی هستی؟
بازوش رو دور بازوی بزرگ جونگ‌کوک حلقه کرد و سرشو روی شونش گذاشت.شروع کرد به قدم زدن که جونگ‌کوک هم مجبور به ادامه دادن راه شد.
+میخوای سیگار بکشی لازم نیست ماجرا رو به اینکه منو نمیشناسی برسونی!من از کسایی که دوسشون دارم محافظت میکنم.نباید سیگار بکشی چون یکی از کسایی که خیلی دوسشون دارم آسیب میبینی


پارت قبلی خیلی زود شرطا رسید امیدوارم اینم همینجوری باشه✨
دیدگاه ها (۱)

Under the moonlight 2 P6وارد که شد انتظار جمعیت و میز گرد هم...

معشوقه دشمن P³⁰+میخوای سیگار بکشی لازم نیست ماجرا رو به اینک...

معشوقه دشمن P²⁸بعد پنج تا دم و بازدم،دوباره گرفتگی ماهیچه ها...

معشوقه دشمن P²⁷-برو تو اتاقت منتظرم بمون+چرا؟-برو میفهمیبا خ...

(بازی مرگ )پارت ۱۰۴ بریم پیشه رئیس پس هیون بین اونجا چیکار م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط