معشوقه دشمن
معشوقه دشمن
P²⁸
بعد پنج تا دم و بازدم،دوباره گرفتگی ماهیچه های قلبشو حس کرد.فشاری که دست تهیونگ و گوشی پزشکی رو سینش بود رو نمیتونست تحمل کنه.سریع دست تهیونگو پس زد.با تعجب نگاهش کرد
÷چیزی شده؟
+دوباره... گرفت
÷میتونی نفس عمیق بکشی؟
+کلا نمیتونم نفس بکشم
÷اوکی اروم باش
تا فهمید الان قلبش گرفته دستشو گرفت تا از نبضش بتونه بفهمه
نفسش بالا اومد و تقریباً به حالت اولش در اومده بود.
+تموم شد
÷اینطوری نمیشه.باید بریم نوار قلب بگیرم چون از چیزی که فهمیدم مطمئن نیستم
+چی شده مگه؟
÷خب...بزار اول مطمئن شم بعد بهت بگم جوجه
+چی؟
÷جــــوجــــه
+من جوجم؟
÷اره یه جوجه کوچولو
+اونوقت چی شد به این نتیجه رسیدی؟
÷ازبس کوچولویی
+نه خیر آجوشی.تو زیادی بزرگی
÷آجوشی؟لقبی بهتر نبود؟
+نه آجوشی مناسب مناسبه
÷باشه جوجه.حالا پاشو.فردا میام دنبالت بریم بیمارستان
+بیمارستان؟
÷اره واسه نوار قلب
+خب...باشه!
÷خوبه.پاشو بریم جوجه کوچولو
+عهههه آجوشی
از اتاق بیرون اومدن و دیدن جونگکوک روبهروی در ایستاده و با گوشی ور میره.با دیدنشون گوشی رو خاموش کرد و فاصلهی چند قدمی شون رو طی کرد.
-خب؟چیشد؟
÷باید فردا بریم بیمارستان برا نوار قلب
-جدی؟اینقدر بد بوده؟
با حرفی که جونگکوک زد دلشوره گرفت.بد؟
حالش بده؟
÷نه اتفاقا.نوار قلب برای تشخیصه.اگه مشکل زیادی بود میشد تشخیص داد
با حرفی که تهیونگ زد بهتر شد ولی هنوز دلشوره داشت
+خب پس من دیگه میرم
-باشه
÷مواظب خودت باش جوجه
+باشه آجوشی
بعد رفتن هیونا،جونگکوک روبه تهیونگ کرد و گفت
-مطمئنی؟مشکل کوچیک؟تا جایی که میدونم نوار قلب برای...
ادامه حرفش با گذاشته شدن دست تهیونگ جلوی دهنش نصفه موند
÷هیسسسس...آروم.اره مشکل کوچکی نیست
-یعنی چی؟چی شده؟
÷احتمالا قلبش مریضه.فکر کنم خودشم نمیدونه
-الان قلبش برام مهم نیست.میتونه اینجا کار کنه یا نه؟
÷هه(پوزخند)عوضی...خیلی بیشعوری
-جوابمو بده
÷آره.اگه تشخیصم درست باشه با قرص هایی که براش مینویسم میتونه کارشو بکنه.
-خوبه
....
P²⁸
بعد پنج تا دم و بازدم،دوباره گرفتگی ماهیچه های قلبشو حس کرد.فشاری که دست تهیونگ و گوشی پزشکی رو سینش بود رو نمیتونست تحمل کنه.سریع دست تهیونگو پس زد.با تعجب نگاهش کرد
÷چیزی شده؟
+دوباره... گرفت
÷میتونی نفس عمیق بکشی؟
+کلا نمیتونم نفس بکشم
÷اوکی اروم باش
تا فهمید الان قلبش گرفته دستشو گرفت تا از نبضش بتونه بفهمه
نفسش بالا اومد و تقریباً به حالت اولش در اومده بود.
+تموم شد
÷اینطوری نمیشه.باید بریم نوار قلب بگیرم چون از چیزی که فهمیدم مطمئن نیستم
+چی شده مگه؟
÷خب...بزار اول مطمئن شم بعد بهت بگم جوجه
+چی؟
÷جــــوجــــه
+من جوجم؟
÷اره یه جوجه کوچولو
+اونوقت چی شد به این نتیجه رسیدی؟
÷ازبس کوچولویی
+نه خیر آجوشی.تو زیادی بزرگی
÷آجوشی؟لقبی بهتر نبود؟
+نه آجوشی مناسب مناسبه
÷باشه جوجه.حالا پاشو.فردا میام دنبالت بریم بیمارستان
+بیمارستان؟
÷اره واسه نوار قلب
+خب...باشه!
÷خوبه.پاشو بریم جوجه کوچولو
+عهههه آجوشی
از اتاق بیرون اومدن و دیدن جونگکوک روبهروی در ایستاده و با گوشی ور میره.با دیدنشون گوشی رو خاموش کرد و فاصلهی چند قدمی شون رو طی کرد.
-خب؟چیشد؟
÷باید فردا بریم بیمارستان برا نوار قلب
-جدی؟اینقدر بد بوده؟
با حرفی که جونگکوک زد دلشوره گرفت.بد؟
حالش بده؟
÷نه اتفاقا.نوار قلب برای تشخیصه.اگه مشکل زیادی بود میشد تشخیص داد
با حرفی که تهیونگ زد بهتر شد ولی هنوز دلشوره داشت
+خب پس من دیگه میرم
-باشه
÷مواظب خودت باش جوجه
+باشه آجوشی
بعد رفتن هیونا،جونگکوک روبه تهیونگ کرد و گفت
-مطمئنی؟مشکل کوچیک؟تا جایی که میدونم نوار قلب برای...
ادامه حرفش با گذاشته شدن دست تهیونگ جلوی دهنش نصفه موند
÷هیسسسس...آروم.اره مشکل کوچکی نیست
-یعنی چی؟چی شده؟
÷احتمالا قلبش مریضه.فکر کنم خودشم نمیدونه
-الان قلبش برام مهم نیست.میتونه اینجا کار کنه یا نه؟
÷هه(پوزخند)عوضی...خیلی بیشعوری
-جوابمو بده
÷آره.اگه تشخیصم درست باشه با قرص هایی که براش مینویسم میتونه کارشو بکنه.
-خوبه
....
- ۳.۹k
- ۲۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط