Gentlemanshusband
#Gentlemans_husband
#part_102
_حموم خوش بگذره عزیزم
همینکه خواستم برم سمت اتاقم صداش بلند شد
_بچه این درو وا کن تا خودم باز نکردم
_صدات نمیاد ریز میبینمت
_بیا بازش کن بهت قول نمیدم بعد اینکه
بیرون اومدم بزارم راحت از دستم فرار کنی
_اوکی وقتی اومدی بیرون خبرم کن فعلا بای
سمت اتاقم رفتم
یه کششی به بد نم دادمو همینکه خواستم خودمو پرت کنم روی تخت
جونگکوک مثل جن ظاهر شد
_سلام عزیزم
_هیین ج...جونگکوک! چطوری تونستی.....
ریز خندیدو سمتم خیز برداشت.....
توی یه حرکت منو روی کولش اداخت بعد روی تخت گذاشت
اروم اومد روی تخت
_که منو توی حموم حبس میکنی اره؟
_نبابا دستم خورد
_یچیزی بگو باور کنم
_به جون تو
_الکی منو قسم نخور
_گمشو.... اصن دوست داشتم مشکل داری؟
_اره مشکل دارم
_خو داری که داری بمنچه
_میخوام بدونم کی حریف زبون تویه یه الف بچه میشه!
وایسا الان بهت میگم به توچه
روم خی/مه زد
اروم سرشو کنار گوشم برد
با بخار نفساش کل بد/نم مور مور شد
اروم پچ زد
_عجیب دلم کارای بد بد میخواد کوچولو
با برخورد نفساش هر لحظه شـ/ل تر میشدم
پسش زدم
_بلند شو
_راحتم
_خواهش میکنم بلند شو
_نوچ
145 لایک
#part_102
_حموم خوش بگذره عزیزم
همینکه خواستم برم سمت اتاقم صداش بلند شد
_بچه این درو وا کن تا خودم باز نکردم
_صدات نمیاد ریز میبینمت
_بیا بازش کن بهت قول نمیدم بعد اینکه
بیرون اومدم بزارم راحت از دستم فرار کنی
_اوکی وقتی اومدی بیرون خبرم کن فعلا بای
سمت اتاقم رفتم
یه کششی به بد نم دادمو همینکه خواستم خودمو پرت کنم روی تخت
جونگکوک مثل جن ظاهر شد
_سلام عزیزم
_هیین ج...جونگکوک! چطوری تونستی.....
ریز خندیدو سمتم خیز برداشت.....
توی یه حرکت منو روی کولش اداخت بعد روی تخت گذاشت
اروم اومد روی تخت
_که منو توی حموم حبس میکنی اره؟
_نبابا دستم خورد
_یچیزی بگو باور کنم
_به جون تو
_الکی منو قسم نخور
_گمشو.... اصن دوست داشتم مشکل داری؟
_اره مشکل دارم
_خو داری که داری بمنچه
_میخوام بدونم کی حریف زبون تویه یه الف بچه میشه!
وایسا الان بهت میگم به توچه
روم خی/مه زد
اروم سرشو کنار گوشم برد
با بخار نفساش کل بد/نم مور مور شد
اروم پچ زد
_عجیب دلم کارای بد بد میخواد کوچولو
با برخورد نفساش هر لحظه شـ/ل تر میشدم
پسش زدم
_بلند شو
_راحتم
_خواهش میکنم بلند شو
_نوچ
145 لایک
- ۲۲.۱k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط