‏این روزا خیلی حالم بده ...
نه اونجور بدی که گریه کنی و تموم شه.
یه مدلِ آرومی از خراب شدنم …
یه مدلی که با لبخند می‌تونی قایمش کنی ولی خودت می‌دونی داره لهت می‌کنه ...

شبا خوابم نمی‌بره.
قرصای خوابم تموم شده.
نه اینکه خیلی اثر داشتن، فقط یه امید کوچیک بودن.
الان حتی اونم نیست ...

دیگه بهت سلام نمی‌کنم عزیزم.
شایدم بکنم …
آخه خیلی چیزا تو این مدت یاد گرفتم.
یکی‌ش همین که حتی وقتی آدم قسم می‌خوره تموم شده، باز ته دلش یه "شاید هست ...
یه "اگه فقط یه بار دیگه برگرده ...

انگار افتادم ته یه چاه، نه نوری، نه صدایی.
فقط خودمم و خودم ...
گاهی حتی صدامم یادم می‌ره.

به آینده فکر نمی‌کنم.
نه که نداشته باشم …
فقط دلیلی ندارم باورش کنم ...

هیچ‌چیزی مثل قبل نیست.
حتی آینه.
تو آینه یه آدمی رو می‌بینم که فقط یادشه قبلاً عاشق بوده، قبلاً شوق داشته، قبلاً زندگی کرده …
ولی حالا ...؟
فقط داره تحمل می‌کنه.

از خودم بدم میاد این روزا.
از اینکه هیچ کاری نکردم که بمونی.
یا شاید همه کاری کردم ولی کافی نبودم.
دارم به این فکر می‌کنم که چقدر راحت می‌شه از ذهنِ یکی افتاد ...
چقدر ساده می‌تونه کسی که برات همه‌چی بوده، دیگه هیچی نباشه ...

همه‌چی تو گذشته مونده.
یه خنده‌هات،
یه شب‌هایی که تا صبح حرف می‌زدیم،
یه اسمت وسط صفحه گوشی،
یه صدات که حالِ خرابم رو یه کم سبک می‌کرد …

الان دیگه هیچ‌کدوم نیست ...

فقط منم و یه مشت خاطره که ول‌کن نیستن.
فقط منم و یه دلتنگی که هیچ‌جوری نمی‌گذره ...
دیدگاه ها (۳)

شیفت عصر بود،مطابق روتین بخشمون بعد از تحویل گرفتن مریضا رو...

بارون تازه بند اومده بود ... خیابون خیس بود و نور چراغای زرد...

‏سلام ...نمیدونم هنوز این پیام‌هارو می‌خونی یا نه ...نمیدونم...

‏توی یه صحنه از فیلم "رستگاری در شائوشنگ" ...پیرمردی به اسم ...

لایو ویورس جونگکوک:🐰🐰: دلیل این‌که الان لایو روشن کردم اینه ...

خبرررر

کاشکی فقط یه نفر منو دوست داشت ⁦:⁠-⁠)⁩⁦دازای راست میگفت (ادم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط