نام فیک: عشق مخفی
Part: 36



ویو جیمین
ات. باشه
ات. غذا خوردی؟
جی. نه
ات. بیا بریم غذای ظهر هست داغ کردم
جی. باشه
رفتیم سر میز و نشستیم*
ات غذا رو اورد و شروع کردم به خوردن خیلی خوشمزه بود*
جی. تو درست کردی؟
ات. اوهوم از ظهر..*زیر لب
جی. ببخشید نیومدم
ات. اشکال نداره پیش میاد
جی. خیلی خوشمزست فکر نمیکردم در این حد اشپزیت خوب باشه*خنده
ات. پسره ی پرووو حقته که بهت الان شام ندم*جدی
جی. خندیدم*
جی. برای فردا هم غذا درست میکنی؟
ات. خیر*جدی
جی. چرا؟
ات. بمنچه؟بگو خدمتکارات درست کنن
جی. خندیدم*
جی. حسود
ات. من حسود نیستم یبار غذا درست کردم دیگه پرو نشو*پاشد*
جی. شیطونه میگه...*زیر لب
اومد جلوم وایستاد*
ات. شیطونه چی میگه؟ *داد
پاشدم*
ات. نگام کرد عصبی بود*
بوسش کردم از لب*
نشستم سر جامو غذامو میخوردم*
توی شک بود.*
جی. حالا فهمیدی دیگه
سریع رفت توی اتاقشو درو محکم بست*



لایک: ۳۱
کامنت: ۳۵

☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۴۰)

نام فیک: عشق مخفیPart: 37ویو ات*رفتم توی اتاقمو درو بستمو پش...

نام فیک: عشق مخفیPart: 38ویو ات*ات. شوهرم؟ *تعجب*(زیر لب گفت...

نام فیک: عشق مخفیPart: 35ویو ات*میز به همون صورتی که چینده ب...

نام فیک: عشق مخفیPart: 34ویو ات*یکساعت طول کشید امتحانمو داد...

نام فیک:عشق مخفیPart: 20ویو جیمین*ساعت ۱ شب بود رسیدم خونه. ...

نام فیک:عشق مخفیPart: 10ویو ات*با ترس نگاش کردم*دکمه ی لباسش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط