#Gentlemans_husband
#Season_two
#part_184


_چیه باز
+میشه خودت بری؟ خب..

تک خنده ای کرد و من دلم ضعف رفت برای این ریز خنده هاش!

_باشه خانوم خجالتی.. بیرون نیا برم برات بگیرم فقط اینکه... فرقی که نداره؟

خندم گرفته بود..

+نه

باشه ای گفتو رفت
وقتی از در خارج شد نفس عمیقی کشیدم
گوشیمو از روی میز کامپیوتر برداشتمو روی تخت دراز کشیدم
هر 10ثانیه ای یبار شکمم تیر میکشید و از د.رد به خودم میپیچیدم
بالاخره بعد ده مین جونگکوک اومد
توی دستش یه نایلون بزرگ مشکی رنگ بود
بنظرم رفته مغازه رو بار بزنه!
اونارو توی کمد گذاشتو سمتم اومد

_در..د داری؟
+یکم
_میخای برات ماساژ بدم؟

چشمام گرد شد، همین مونده تو بیای ماساژم بدی تا از خجالت با زمین یکی بشم.

+نه

سری تکون دادو به کمد اشاره کرد

_به موقع عوض کن عف.ونت نکنی

ای مر..گ!!. د گمشو مرد فقط داری حرص منو درمیاری و میخوای خجالت بکشممم
از اتاق خارج شد
نفسمو با صدا بیرون فرستادم
سریع سمت کمد رفتم و یه نـ.وار و یه شو.رت برداشتم
و بعد سمت دسشویی رفتمو تعویضش کردم
به طرف پنجره رفتم بازش کردم
احساس خفگی داشتم.. دوباره برگشتم روی تخت
خیلی وقت بود به کتابام سر نزده بودم و الانم صدرصد حوصلش نبود!
چشمامو بستم و اتفاقای دیروزو مرور کردم
همینطور داشتن توی مغذم اکو میشدن و نمیدونم کی خوابم برد.. ♭♪♬

نمیدونم چقد خوابیدم که با صدای جیغی بلند شدم
ترسیده از تخت پایین اومدم
خواستم بیرون برم که یهو یادم اومد باید پ.دمو عوض کنم.
لعـ.نت بهش...
سریع سمت کمد رفتم یه پ. د و یه شو..رتت برداشتم و
وارد حمام شدم تعویضشون کردم
سریع
لباسای کثیف جونگکوک و خودم و توی ماشین لباسشویی انداختم و
روشنش کردم
این مثلا سریع منه!
از ریلکسی خودم خندم گرفت
از اتاق خارج شدم و بدو بدو سمت طبقه پایین رفتم
درکمال ناباوری دیدم جنی روی زمین نشسته و داره گریه میکنه تهیونگ دستش روی چشمش بودو غرغر میکرد
نگاهی به بقیه انداختم
جین، جونگکوک، رزی، جیسو و جیمین از خنده داشتن میترکیدن
و من داشتم هاج واج نگاشون میکردم
ودف اینا چشونه!
سریع سمت جنی رفتم و دستمو گذاشتم رو شونش

200 لایک
دیدگاه ها (۱۰)

#Gentlemans_husband#Season_two#part_185+جنی جونم چیشدی چرا گ...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_186لعـ.نت بهت جونگکوک با...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_182یهو رفته رفته صورتش س...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_183وقتی خونه خودمون بودی...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_197با حس خیلی خوبی از خو...

پارت ۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط