نام فیک:عشق مخفی
Part: 17

ویو جیمین*
ات. پسره ی پرو*رفتم اونور*
چقد عوض شده توی این دوماه*
خوشگل تر شده*
از مادرم خدافظی کردیمو رفتیم سوار ماشین شدیم و از خونه زدیم بیرون*
استرس داشت*
میدونم برای چی. بخاطر سه سال پیش بود*
من میخوام که استرسش دیگه از بین بره و بهم اعتماد کنه. باید زیاد اینجا نگهش دارم*
ات. خونت خیلی دوره؟ *اروم
جی. نه یکساعت طول میکشه برسیم
ات. اوکی
جی. چند روز میمونی پیشم؟ *لبخند
ات. دو یا سه روز
جی. برای دو یا سه روز سه تا چمدون برداشتی*خنده
ات. اونموقع میخواستم یکماه حداقل پیشت باشم اما الان پشیمون شدم
جی. دیگه پشیمون هم شده باشی یکماه پیشم هستی کوچولو*خنده
(گایز ات کلا ی هفته دیگه میرفت دانشگاه و تموم میشد دانشکاهش و اینکه دانشگاهش به خونه ی جیمین نزدیکترع)
ات. اما من دانشگاه دارم
جی. میدونم
ات. خب گفتم که سه روز بیشتر نمیمونم*جدی
جی. منم میدونم ی هفته بیشتر داشنگاه نداری

ویو ات*
جیمین از کجا میدونه که من ی هفته بیشتر دانشگاه ندارم؟ *
یعنی توی این مدتی که نیومده سر بزنه از دور حواسش بهم بوده؟ *
نکنه باز فکرای بدی توی سرش باشه؟
وایی میترسم چرا قبول کردم بیام خونش اخه*
*لبشو گاز گرفت*
انقد توی فکر بودم که نفهمیدم کی رسیدیم*



لایک:۱۷
کامنت:۲۴

✫ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۲۴)

نام فکی:عشق مخفیPart: 18ویو ات*از ماشین پیاده شدم*ی بادیگارد...

نام فیک:عشق مخفیPart: 19ویو ات*اون دختره کیه؟ *دوست دخترشه؟*...

نام فیک:عشق مخفیPart:16ویو ات*بعد از قطع کردن تلفن مادرم بهم...

نام فیک:عشق مخفیPart: 15م. باشه الان بهش زنگ میزنمات. مرسی*ل...

نام فیک:عشق مخفیPart: 5ویو جیمین*وایییی خدااا حیف که خواهرمه...

نام فیک: عشق مخفیPart: 31ویو ات*ات. چیزی نیست*ارومجی. مطمئنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط