برای او part : 20
اسان نبود که درباره ی تقصیر هایش صحبت کند چه تعداد افرار دیگر با رضایت خود تصمیم میگرفتند که صادق باشند؟ چه تعداد افراد دیگر بودند که به سادگی چیزی که به آنها پیشنهاد شده بود را قبول میکردند؟
تا الان جیمین به ویولنت فقط به چشم کسی مینگریست که جیمی باکره بودنش را از او گرفته اما در آن لحظه برایش ارزش و احترام قائل بود ارام گفت _ اگه این بدترنی حالته ما هیچ مشکلی نخواهیم داشت. نگران نباش ویولنت من هم تقصیرهای خودم رو دارم فقط توصیف کردنشون راحت نیست "
چشمان آبیش کمی گشاد شده بود
+ من همین الان گفتم که دارم از شما استفاده میکنم؟ چطور ممکنه این مشکلی نباشه ؟
_ تو داری چیزی رو قبول میکنی که من پیشنهادش کردم اینا با هم فرق دارن من دقیقا میدونم که چی میخوام و دارم به بهترین شکلی که میدونم بدستش میارم تو از من استفاده نمیکنی
+ اما...
سر خود را تکان داد : _ ما هر دومون داریم در این ماجرا چیزی رو بدست میاریم تو یه بچه ی دیگه رو به خانوادت اضافه نمیکنی و دیگه شرمنده نیستی که به عنوان بزرگترین بچه ی خانواده بدون اینکه ازدواج کنی حامله شدی منم میتونم از بچه ی برادرم حمایت کنم و بخشی از زندگی اون باشم و کاری کنم که اون نام خانوادگی ما رو به ارث ببره همه چیز منصفانه است
سرسختانه گفت : + نه برای شما این برای شما خیلی هزینه میبره
_ پول چیزی نیست
به او خیره شد : + چه طور میتونین به چنین حرفی رو بزنین؟ این پول زیادی خواهد بود
جیمین شانه های خود را بالا انداخت
_ من همیشه داشتم اینکه کمی از اون را به کسی دیگه ای بدم اونقدر مسئله ای نیست من برای زندگیم کار میکنم اما فقط به این دلیل که خودم این راه رو انتخاب کردم
+ جوری این حرف رو میزنین که انگار از کارتون خوشتون نمیاد یا اونقدر براش تلاش نمیکنین من اخبار رو خوندم و میدونم که شما از وقتی مسئولیت کمپانی رو بر عهده گرفتین موجودی اون رو دو برابر کردین شانسی به چنین اتفاقی نمیوفته
جیمین شگفته زده شد که او این را میداند
_ منظور من اینه که من به اندازه ی کافی پول دارم در نتیجه با دادن مقداری از اون به تو چیزی رو از دست نمیدم. من رو یه قهرمان نکن ویلیام من با یه هزینه ی کم دارم اون چیزی که میخوام رو بدست میارم این رو فراموش نکن
با هم شام خود را در اشپزخانه خوردند جیمین همراه با غذای خود ایجو خورد اما به او تعارف نکرد البته با توجه به اینکه هم در زیر سن قانونی بود و هم حامله برایش جای تعجبی نداشت
حامله به نظر غیر ممکن می آمد او اصلا احساس نمیکرد که چیزی تغییر کرده اما میدانست که چه اتفاقی افتاده و شانسش با او یار نبوده و تست حاملگیش مثبت بود
های گایز اینم از پارت هدیه به مناسبت ۹۰۰ تایی شدنمون لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما
تا الان جیمین به ویولنت فقط به چشم کسی مینگریست که جیمی باکره بودنش را از او گرفته اما در آن لحظه برایش ارزش و احترام قائل بود ارام گفت _ اگه این بدترنی حالته ما هیچ مشکلی نخواهیم داشت. نگران نباش ویولنت من هم تقصیرهای خودم رو دارم فقط توصیف کردنشون راحت نیست "
چشمان آبیش کمی گشاد شده بود
+ من همین الان گفتم که دارم از شما استفاده میکنم؟ چطور ممکنه این مشکلی نباشه ؟
_ تو داری چیزی رو قبول میکنی که من پیشنهادش کردم اینا با هم فرق دارن من دقیقا میدونم که چی میخوام و دارم به بهترین شکلی که میدونم بدستش میارم تو از من استفاده نمیکنی
+ اما...
سر خود را تکان داد : _ ما هر دومون داریم در این ماجرا چیزی رو بدست میاریم تو یه بچه ی دیگه رو به خانوادت اضافه نمیکنی و دیگه شرمنده نیستی که به عنوان بزرگترین بچه ی خانواده بدون اینکه ازدواج کنی حامله شدی منم میتونم از بچه ی برادرم حمایت کنم و بخشی از زندگی اون باشم و کاری کنم که اون نام خانوادگی ما رو به ارث ببره همه چیز منصفانه است
سرسختانه گفت : + نه برای شما این برای شما خیلی هزینه میبره
_ پول چیزی نیست
به او خیره شد : + چه طور میتونین به چنین حرفی رو بزنین؟ این پول زیادی خواهد بود
جیمین شانه های خود را بالا انداخت
_ من همیشه داشتم اینکه کمی از اون را به کسی دیگه ای بدم اونقدر مسئله ای نیست من برای زندگیم کار میکنم اما فقط به این دلیل که خودم این راه رو انتخاب کردم
+ جوری این حرف رو میزنین که انگار از کارتون خوشتون نمیاد یا اونقدر براش تلاش نمیکنین من اخبار رو خوندم و میدونم که شما از وقتی مسئولیت کمپانی رو بر عهده گرفتین موجودی اون رو دو برابر کردین شانسی به چنین اتفاقی نمیوفته
جیمین شگفته زده شد که او این را میداند
_ منظور من اینه که من به اندازه ی کافی پول دارم در نتیجه با دادن مقداری از اون به تو چیزی رو از دست نمیدم. من رو یه قهرمان نکن ویلیام من با یه هزینه ی کم دارم اون چیزی که میخوام رو بدست میارم این رو فراموش نکن
با هم شام خود را در اشپزخانه خوردند جیمین همراه با غذای خود ایجو خورد اما به او تعارف نکرد البته با توجه به اینکه هم در زیر سن قانونی بود و هم حامله برایش جای تعجبی نداشت
حامله به نظر غیر ممکن می آمد او اصلا احساس نمیکرد که چیزی تغییر کرده اما میدانست که چه اتفاقی افتاده و شانسش با او یار نبوده و تست حاملگیش مثبت بود
های گایز اینم از پارت هدیه به مناسبت ۹۰۰ تایی شدنمون لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما
- ۷.۲k
- ۰۵ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط