برای او part : 19

_ اینطور نیست که من برم با کسه دیگه ای قرار بزارم
قرار ؟ ویولنت به آن فکر نکرده بود او مردی بود که عادت داشت با زنها باشد زنهایی متفاوت شاید نه در یک زمان اما به هر حال... پایین را نگاه کرد و تلاش کرد که صورتش سرخ نشود
تصدیق کرد به این موضوع فکر نکرده بود
+ نه از جانب شما من....همیشه تو زندگیتون زن هایی وجود داشته
مگر برای احتیاجاتش با آن زنها نبود؟ مگر مردها نیازهایی نداشتند؟ در حالت تئوری زنها هم نیازهایی داشتند اما با توجه به یکباری که خودش با جیمی بود، نمیتوانست تصور کند که به چه علت آنها چنین چیزی را میخواهند
جیمین رک و بی پرده پرسید : _ داری درباره ی روابط جنسی میپرسی
اب دهان خود را قورت داد و سر خود را تکان داد
با حرف خودش جواب او را داد
_ سر حرفم خودم هستم. من این کار رو برای اغفال کردن تو انجام نمیدیم
کاملا حرف او را باور داشت اما اگر قرار نبود که با او بخواهد و او هم قرار نبود که با کسی قرار بگذارد پس او میخواست چه کار کند ؟ دو سال زمانی طولانی بود
اما امکان نداشت که بپرسد و در ضمن کاملا از بحث اصلی دور شده بودند
+ از اینکه قرار نیست با کس دیگه ای قرار بزارین، واقعا ازتون ممنونم توضیح دادنش سخته میخواستم بهتون بگم که من نظرم رو عوض کرده بودم اینکه نمیخواستم وارد این شرایط بشم رفتم خونه تا با مادرم صحبت کنم و ازش کمک بخوام که باید چی کار کنم
به او نگاهی انداخت و دید که جیمین دارد او را نگاه میکند اصلا نمیدانست که او به چه فکر میکند که احتمالا چیز خوبی بود
پرسید : _ چه اتفاقی افتاد؟
ویولنت درباره ی تصمیم مادرش برای تغییر شغل خود و همچنین قبض ها به او توضیح داد
+ اونا هنوزم دارن پول بیمارستان و فیزیوتراپی من رو میدن من واقعا در این باره حس خیلی بدی داشتم
_ این که تقصیر تو نیست از قصد که به درخت نخورده بودی
+ میدونم اما احساس گناه رو نمیشه کاریش کرد به هر حال فهمیدم که نمیتونم به بچه ی دیگه هم به اونا اضافه کنم چند سال دیگه من رو پای خودم وایمیستم و دیگه نیازی نیست که اونا نگران باشن
به سمت پایین نگاه کرد و سپس دوباره به او نگریست + من دارم راحت ترین راه رو انتخاب میکنم میخواستم که این رو بدونین
ویولنت چنان با شرم و محکوم کردن خود صحبت میکرد که جیمین تا به حال مثل آن را ندیده بود دلیلی برای اعتراف او وجود نداشت نمیدانست که چه مقدار از این به خاطر سنش است و چه مقدار به دلیل شخصیت خود او
او ادامه داد : + الان من در بدترین حالت خودم هستم اگه میتونین به چنین چیزی رو تحمل کنین دیگه مشکلی نخواهد بود

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
دیدگاه ها (۰)

برای او part : 20

برای او part : 21

برای او part : 18

برای او part : 17

میم:

چیدمان🌈✨⋆.˚🌈༘⋆ 𝓝𝓪𝓱𝓪𝓵⋆. 𐙚 ̊ ⃢🏳️‍🌈ࡅ࡙ـہ ܠߊ‌ࡅ࡙ـڪ¿ܩߊ‌ࡅ࡙ܠܙ ܢ̣ܘ ...

فکرکنم یه آرمیه به تهیونگ گل داده بعد تهیونگ اون گلو پرت کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط