چند شاتی

" بازی شانس "
PART : 5
🔹از دید سنا🔹
با دیدن سون هی تو اون لباس اشک تو چشمام جمع شد
سنا: واااای دختر عین فرشته‌ها شدی
سون هی: اونی سر به سرم نذار. اصلا راحت نیستم با این لباسا
سنا: چرا راحت نیستی؟ چون دامن داره؟
سون هی: آره خب، من کل عمرم شلوار پوشیدم و استایلم اسپرت بوده، این زیادی خوشگل و دخترونه‌س
خندیدم و بدون اهمیت دادن به غر زدناش با موهاش مشغول شدم
سنا: باید اعتراف کنم مامان تهیونگ خوش سلیقه‌ست
سون هی: چطور؟
به گل سری که شکل پاپیون بود و از پشت به موهاش بسته بودم اشاره کردم
سنا: نمیبینی با این لباس صورتی قشنگ و این کفشا، حتی به گیره موهاتم فکر کرده؟
لباس و دامنش یک‌سره بود و دامنش یکم از مچ پاهاش بالاتر بود، با خوشحالی یه چرخی زد و ذوق کرد
سون هی: ولی از حق نگذرم خیلی صورتی یواش و قشنگیه، این گلایی که روی پیراهن کار شده هم خیلی دوس دارم
تایید کردم
سنا: آره، مشخصه کار دسته

ادامه دارد دارلینگ
حمایت؟!

✿▪︎_▪︎✿
دیدگاه ها (۹)

وی وی شخصیت جدیدموو 🛐😩

چند شاتی

چند شاتی

نویسنده هستم بآنو..مآیل به حمآیت پرنسس..؟!

چند شاتی

دختر سابیه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط