حرف دارم می شود در را به رویم وا کنی

حرف دارم می شود در را به رویم وا کنی؟
لحظه ای من را در آغوش نگاهت جا کنی؟

آنچه را عاشق بگوید قصه ای ناگفتنی ست
با دلت بشنو بخواه این راز را پیدا کنی

قطره باشی می توانی بوسه ای بر گل زنی
رود باشی می توانی عشق با دریا کنی

آسمان از روی ماهت ابرها را پس بزن
تا دمی بیداری اَم را غرق در رویا کنی

فصل پاییزم ،زمستان گفت جورم را بکش
کاش می شد دست آدم برفی اَت را (ها) کنی

خانه ات آباد باید از شتربان بشنوم
آمدی مجنون خود را راهیِ صحرا کنی؟

بادبان ها لاشه ام را سمت ساحل می برند
ناخدا باید برایم مجلسی بر پا کنی

شمع هشیاری ندیدم در شبت سوسو زند
میچکم از شعله شاید با فروغم تا کنی

رو نگیر از من که از آیینه هم صادق ترم
خویش را در من ببین تا عشق را معنا کنی...🦋🦋


اِله بَتَر سنسیزلمیشم کی داغلار دا آغلیر حالما
دیدگاه ها (۰)

برای تو !من با قلمم رنـگ میزنم و مینویـسم ،برای تـو تا دلم ...

طو نشانه الطاف خداوندی برام🫀🌹دوسـت داشـتنت بزرگتـــرین نعـمت...

رد انگشت تو بر این دل پرشور افتادهرچه کردم بشود وا، گره ای ک...

آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرسآن چنان سوختم از آتش هجرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط