My Vampire Mate Season 2 part : ۲

و درخشان باعث شد قلبش درون قفسه ی سینه اش برای او تند بشید
کفش کوچک و س*ک*س*ی اش را دیده بود و تصور میکرد که پاشنه ی بلندش در حالی که پاهایش دور او پیچیده در پشتش فرو میرود
چشمانش روشن و پوستش درخشان شده بود
جیمین از این متحیر شد که حتی ماه هم نتوانسته بود توجه کاملش را بدست بیاورد
و اما بخاطر یک فرصت با او مانده بود... با وسوسه ی جواهرات که همین حالا هم مال او بود
تمام عمرش را صرف جمع آوری آن جواهرات کرده بود و به انتظار روزی بود که بتواند آنها را به او بدهد
هرگز تصور نمیکرد جفتش مثل او باشد
وقتی به خیابان اصلی رسید برای اولین بار بعد از آزادی از زندانی به مدت پانزده دهه حس خوشبینانه ای داشت
مهم نیست چه اتفاقی افتاده او از دشمنانش فرار میکرد و دوباره زندگی خودش را میساخت با اِما... که قاتلی که فکرش را میکرد نبود
که بین خون آشامانی که در زندگی طولانی اش میشناخت منحصر بفرد بود
او در بین تمان زنانی که در زندگی اش دیده بی نظیر تر بود
نمیتوانست تصمیم بگیرد که از لحاظ ظاهری لاغر است یا یک حوری دریایی مچ دستانش ظریف و استخوان گونه اش برجسته بود
گردن رنگ پریده اش بسیار ظریف بود و صورتش اثری بدیع و دلپسند در خود داشت
در بقیه ی قسمتهای خاص مخصوصا حالا که تغذیه کرده بود سینه هایش سخاوتمندانه و کفل هایش نرمو برجسته شده بود
و او یک باسن داشت که باعث میشد جیمین بخاطر این رحمت زیر لب هیسی بکشد
به دستش که جای دو نیشش داشت نگاه کرد و پوزخند زد و باورش نمیشد گاز او چنین واکنش جنسی به همراه داشته باشد
با دانستن این چیزها و آگاهی از اینکه دیگران چقدر باید این را بیمارگونه بدانند استدلال کرد که باید به فساد کشیده شده باشد... چون از این لذت برده بود
انگار که خون آشام یک مکان ج‌ن‌س‌ی جدید را باز کرده بود که هرگز تصورش را نمیکرد
انگار همه ی چیزهایی که از قبل وجود داشت مزخرف بوده و بعد بدون مقدمه اما به او گفته چی میشه اگه آ*ل*ت*تو بزارم تو دهنمو بليسم
جیمین لرزید و آ*ل*ت سخت شده اش نبض گرفت
گرچه باید از شرم آن را پنهان میکرد ولی متوجه شد که از نگاه کردن به جای نیش هایش خوشش میاید چون به او آن لذت ناآشنا و مخفیانه را یاداوری میکرد....و اینکه او هرگز از شخص دیگری ننوشیده بود
خون آشام فقط آن بوسه ی تاریک را به او داده بود
کنجکاو بود که چه کسی به او یاد داده که اینکار را نکند
خانواده اش؟
واقعا آنها شورشی های فوربیرر بودند که از خون آشام های دیگر متفاوت بودند و در لوئیزیانا زندگی میکردند چون از لور جدا شده اند؟
او پاسخ سوالاتی که داشت در ذهنش می‌آمد را نداشت
اِما تودار ترین زنی بود که تا بحال دیده و بعد از سوالات بی پرده ی در رستوران نقشه کشید که تا مدتی از پرسیدن خودداری کند
ولى جیمین اولین و تنها شخصی بود که از او نوشیده دفعه ی بعدی که از او مینوشید را تصور میکرد
دفعه‌ی بعد او را وادار میکرد تا از گردنش بنوشید با اینکار دستانش آزاد بود و میتوانست لباس ابریشمی اش را کنار بزند و انگشتش را در خیسی اش فروکند
به محض اینکه برای او آماده شد با التش درون بدنش کم کم واردش شود
لرزش دیگری روی کمرش لغزید سپس بسمت او چرخید تا برای دهمین بار بپرسد که تشنه است یا خیر ولی او را دید که روی صندلی در خودش جمع شده و درون ژاکتش آرام بنظر میرسد
چیزی نگفت بخشی از آن به این دلیل بود که فکر میکرد اینطور راحت‌تر است و بخشی دیگر چون برای خودش راحت‌تر میشد چون نمیتوانست برق ران هایش را ببیند
اِما سرش را به پنجره تکیه داده بود به چیزی که به گوشش آویزان بود خیره شد و بنظر میرسید متوجهش نیست که با صدای آرامی آواز میخواند
نمیخواست خواندنش را قطع کند
صدایش زیبا و آرامش بخش بود
گفته بود که در هیچکاری خوب نیست که بدان معنیست که فکر میکرد خوب آواز نمیخواند چون نمیتوانست دروغ بگوید
کنجکاو بود که چرا اعتماد بنفس بیشتری ندارد
او دوست داشتنی در ذهنش زیرک و در اعماق وجودش مثل آتش بود
نه نه در اعماق وجودش...با همه ی اینها....در اولین فرصت به دست آمده کاری کرد فکش از جا در برود
شاید خانواده ی خون آشامش او را خیلی احساساتی یا درونگرا دیده و به او ظلم کرده بودند
این باعث خشمش شد و باعث شد از فکر کشتن هر کسی که او را آزار داده لذت ببرد
جیمین آگاه بود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
و اینکه اگر تا آخر شب ببينم حمایت هاتون چطوره به مناسبت تولد جیمین واستون پارت هدیه میزارم پس خوب حمایت کنید عزیزانم
دیدگاه ها (۲۵)

My Vampire Mate Season 2 part : ۳

My Vampire Mate Season 2 part : ۴

My Vampire Mate Season 2 part : 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط