My Vampire Mate Season 2 part : 1

_ فصل دوم _
او با خون خوشمزه اش در آتش بود
قبل از اینکه بتواند واکنشی نشان بدهد جیمین رویش بود دستانش را بالای سرش قفل کرده و زانویش بین ران هایش بود
اِما هیسی کرد و تقلا کرد تا نمایش بهتری نسبت به قبل نشان دهد
ولی هنوز به اندازه ی او قدرت نداشت
در حالی که سنگینی کفلش را روی اما میگذاشت پرسید :
_ از خون من انقدر قوی شدی؟
غر زد
+ من از نوشیدن قوی شدم
که حقیقت بود ولی همچنین گمان میکرد که خون جاودانه اش مستقیما از رگ هایش گرفته شده یک سوخت واقعا عالیست
+ من برای هر چیزی گرسنه بودم
نگاه تشویق آمیزی به او کرد
_ اعتراف کن از مزه ی من خوشت اومد
إما طعم قدرت را...طعم او را چشیده بود و بدنبال چیزهای بیشتری بود.
+ برو به جهنم
موقعیت خودش را روی او تغییر داد و سینه اش را روی سینه ی برهنه اش مالید
وقتی روی او قرار گرفت اِما برانگیختگی اش که مثل آهن حس کرد را بین ران هایش حس سخت بود را
_ چرا منو زدی
سرش را پرخاشگرانه بالا آورد... تنها حرکتی بود که میتوانست به بدنش بدهد
+ برای همه ی کارایی که باهام کردی برای برای بخطر انداختنم و برای اینکه هر بار خواسته هامو نادیده گرفتی
صدایش متفاوت و گرفته تر بود
صدایش جوری بنظر میرسید که انگار مشغول سیگار کشیدن بعد از یک س*ک*س طولانیست
دلایلش بی پایان بود از بیاداوری خاطرات وحشتناکش با قرار دادن او در معرض نور تا باعث شدن به اینکه در حالی که مینوشید از شهوت عقلش را از دست بدهد تا پاره کردن لباس هزار دلاری و لباس زیرش در شب اول....
برای تمام وقتایی که میخواستم تورو بزنم ولی جیمین او را بررسی کرد واضحا نمیدانست با او چه کند
پس دست‌هایی که دستانش را محکم بالای سرش قفل کرده بود به روش گرگی جمع شد.
_ فقط به وقت تلف کردن سرگرم کنندست
+ پس شرایط بازی میشه کی اول چیزی که میخواد و بدست مباره؟
_ فکر کنم بتونی اینو بگی فکر میکنی بتونی قبل از اینکه من شروع به لذت بردن از تو کنم به هدفت برسی؟
جلوی نفس نفس زدنش را گرفت و دستانش را روی سینه چلیپا کرد
برای همه ی بلاهایی که به سرش آورده بود به او بدهکار بود
هر جواهری که میتوانست از او بکند را میگرفت
_ میدونی چیه؟ من موافقت میکنم بیشتر بخاطر اینکه میدونم نمیتونی کاری کنی از قولم برگردم ولی همچنین قصد دارم محل ذخیره ی جواهراتتو خالی کنم نگو که بهت هشدار ندادم
جیمین به سمت او خم شد و کنار صورتش با صدای آرامی گفت
_ و من قصد دارم قبل از اینکه هفته تموم بشه کاری کنم پاهات دور کمرم و صدای ناله هات درون گوشم به‌پیچه حساب این هشدار هم بکن
بخاطر جوابش گونه هایش داغ شد و بدنبال جواب بی ربطی گشت
+ پس.... پس بزار مهارت رانندگیتو ببینیم
جیمین به آرامی از او فاصله گرفت و برای آخرین بار به ران هایش نگاه کرد سپس ماشین را روشن کرد
وقتی وارد جاده شدند اِما برای سرگرمی آماده شد کمربندش را بست و منتظر بود گند بزند
ولى.... البته که ..... عالی رانندگی میکرد.
ولى.... البته که ..... عالی رانندگی میکرد.
همیشه جیمین در حال تجزیه و تحليل حركات او بود.....
فکر میکرد رانندگی اش را تماشا نمیکند؟
+ کی یاد گرفتی چطور رانندگی کنی؟
سوالش تند بود
_ وقتی دوش میگرفتی تمرین کردم نگران نباش من در همه حال میتونستم ورودی در مسافر خونه رو ببینم
بهت گفته بودم که نمیرم
_ این دلیلی نبود که حواسم به در ورودی بود از این موضوع ناراحت شدی؟ اگه میخوای رانندگی کنی...؟
+ معمولا بیشتر مردم خیلی طول میکشه تا یاد بگیرن
_ یادگیری برای انسانها معمولا بیشتر طول میکشه
زانویش را لمس کرد و این حرکتش موفرانه بود
_ یادت باشه که من بطور طبیعی قوی و باهوشم
دستش را بالاتر برد و سیلی آرامی به رانش زد.
+ بطور طبيعي متكبر
وقتي جیمین امشب او را دید که از هتل بیرون می‌آومد با نگاه به برآمدگی هایش از روی آن دامن کوتاه گناه آلود با موهای پرپشت

سلام به عزیزان گلم روزتون مبارک
اینم از پارت اول از فصل دوم رمان جفت خون آشام من امیدوارم خوشتون بیاد
نظرتون رو درباره کاور جدید بهم بگید
کاور فصل اول بیشتر دوست دارید یا فصل دوم