My Vampire Mate Season 2 part : ۴

اِما ميدانست که تا طلوع سه ساعت وقت داشتند
سرش را کج کرد کاملا آگاه بود که لیکا عمیقا ناامید شده
اِما به او یادآوری کرد
+ من هنوزم میتونم ادامه بدم
ساعت راه تا خانه داشت بدون توجه مسیر را طی میکرد
جیمین امتناع کرده و در عوض این مسافرخانه را پیدا کرد نه با گنجایشی که از آن لذت ببرد ولی باعث میشد احساس امنیت کند
به اندازه ی کافی احساس امنیت میکرد که دو اتاق کنار هم را برداشت چون جیمین میخواست بخوابد و طبق قولش دورو اطراف اِما اینکار را انجام نمیداد
یک محاسبه ی سریع به او میگفت که نزدیک به چهل ساعت است که بدون چیزی تحمل کرده
حتی با اینحال بنظر میرسید که از فاش کردن نیازش به خواب راحت نیست
در حقیقت این فقط به این دلیل بود که با چشمان باریک شده و با دقت به دور و اطرافش نگاه میکرد....که این را با بالا رفتن تناوبی احساساتش انجام میداد...که قبلا در موردش صحبت کرده بود
او غیر مستقیم اعتراف کرده بود که میتواند این را تحمل کند ولی شاید زخمش به همین دلیل درمان نشده بود
پایین دامنش را در چنگ گرفت و خودش را حرکت داد تا آن را پایین‌تر بیاورد
نگاه او به حرکاتش چسبیده بود و خرناسی که به سختی قابل شنیدن بود را برای ثانیه های طولانی شنید
صدایش باعث لرزش او شد
بطور غیر منطقی باعث شد به حرکاتش حالتی مبالغه آمیز بدهد تا به آنها لذت بیشتری بدهد
وقتی اما از افکار عاقبت اندیشش سرخ شد و گوشه‌ی ملحفه را روی خودش کشید جیمین نگاه ناامیدانه‌ی عمیقی با چین خوردن پیشانی اش به او انداخت
اِما نگاهش را گرفت دوباره ریموت را برداشت و سعی کرد این موقعیت عجیب را مدیریت کند
وقتی برای هر دو واضح بود و وقتی هر شب برهنه در وان مقابل بدن عریان او به خواب میرفت نیازی نداشت که با یک لیکا در یک اتاق هتل باشد
اِما گلویش را صاف کرد و به او خیره شد
+ من میخوام فیلم ببینم پس گمونم موقع غروب آفتاب ببینمت
_ داری منو از اتاقت میندازی بیرون
+ یه همچین چیزی
جیمین سرش را تکان داد....خواسته هایش بدون فکر نادیده گرفته میشد
_ من تا صبح همینجا کنارت میمونم
+ من دوست دارم تنهایی وقت بگذرونم و برای سه روز گذشته تو اجازشو بهم ندادی ترک کردن این اتاق تورو میکشه؟
جیمین گیج بنظر میرسید انگار که خواسته اش برای دور شدن از او دیوانگی محض است
_ نمیخوای این... فیلمو با من ببيني؟
جوری که این سوال را پرسیده بود تقریبا باعث نیشخند اِما شد
_ گذشته از این بالاخره میتونی دوباره بنوشی
میل به لبخند زدن به حرف‌های س**ک**س**ی و جدی اش محو شد ولی نگاهش را از او نگرفت
مجذوب حرارت روشی که صورتش را بررسی میکرد شده بود
همچنان از او میخواست که بنوشد و این باور را در او تقویت میکرد که همانقدر از این لذت میبرد که اِما لذت میبرد
با اینکه گیج میشد برانگیختگی اش را حس کرده بود...سخت بود که متوجهش نشود و اشتیاق و ش‌ه‌وت را در چشمانش دیده بود
همان ش‌ه‌وت‌ی که همین حالا میدید...
لحظيشان با صدای زنی که از لذت جیغ میکشید شکسته شد
اِما نفس سختی کشید و سرش را بسمت تلویزیون چرخاند
او سهوا دکمه ی ریموت را فشرده و به شبکه‌ی Cinemax رسیده بود
اواخر شب بود و Cinemax حالا فیلم های پ**و**ر**ن و بزرگسال پخش میکرد
در حالی که دیوانه وار روی دکمه های ریموت میزد صورتش از خجالت داغ شد ولی حتی کانال‌های عادی نیز بنظر میرسید که به فیلم بی وفازیه فیلم اروتیک درامه یا فیلم کاملا بسته اینم به فیلم اروتیکه که حتی توی آمریکا زمان اکرانش با سانسور مواجه شد بسیار لذت میبرند.
بالاخره او به فیلمی بدون س**ک**س رسید که... اوه لعنت فیلم یک گرگینه ی آمریکایی در پاریس{اگر این فیلمو دیده باشین گرگینه ها رو وحشتناک نشون دادن توی این فیلم} به صحنه ی کاملا ناخوشایندی رسیده بود.
قبل از اینکه اِما بتواند کانال را عوض کند جیمین بلند شد

سلام به گل های خودم اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید روح نباشید لطفا شرط پارت بعدی
لایک : ۵۱
کامنت : ۵۶
دیدگاه ها (۷۱)

Rosaline

My Vampire Mate Season 2 part : ۵

My Vampire Mate Season 2 part : ۳

My Vampire Mate Season 2 part : ۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط