نام فیک عشقنفرت
نام فیک: عشق/نفرت
Part: 14
صبح مارا زود بیدار شد و با وکیلش که قبلا توی امریکا صحبت کرده بود تماس گرفت و درباره تهیونگ گفت یجورایی با وکیله دوست بود چون چند سال هست که میشناستش و کل زندگیش رو بهش گفت تا اونم کمکش کنه و اونم قبول کرد مارا بهش اعتماد کرد چون یون سوک(اسم وکیل هست که با ÷ نشونش میدم)سر اینکه الان مارا توی امریکا خیل پولدار شده بخاطر یون سوک هست مارا هم سر این قضیه که تهیونگ باعث شد مارا افسردگی بگیره فرار کنه و نقش خودکشی رو بازی کنه و توی بدبختی زیاد زندگی کنه و زمانی که تنها بود تهیونگ اذیتش کرد، تهیونگ رو نابود کنه. خشمی که از تهیونگ داشت مارا رو تا الان زنده نگهداشت البته ۳۰ درصدش بخاطر نفرتش از تهیونگه ۷۰ درصدش بخاطر دخترش آ جین هست.با وکیلش صحبت کرد و قرار شد بعد از ظهر باهاش ملاقات کنه خونه ی یونا، یونا هم از این قضیه با خبر بود چون خود یونا یون سوک رو بهش معرفی کرده بود.
بعد از ظهر شد و یون سوک اومد خونه ی یونا، مارا هم به آ جین گفت نیاد از اتاق بیرون و بازی کنه آ جین هم گفت باشه مارا از اتاق اومد بیرون و تا یون سوک رو دید بغلش کرد یون سوک خیلی خوشحال بود که بازم مارا رو میبینه بعد از کلی احوال پرسی یون سوک گفت:
÷اسم شرکتی که داده بودی رو سرچ کردم ولی نیورد یعنی اسم شرکت رو عوض کرده و هم جاشو اقای کیم ولی من تونستم هم اسم شرکت و هم جای شرکت رو پیدا کنم
+واقعا؟ این که خیلی خوبه*لبخند
&این عالیه که
÷کی برم باهاش صحبت کنم؟
+هرچه زود تر بهتر
÷ولی فعلا تا چند روز دیگه نمیتونم برم
&چرا؟
÷مثل اینکه اقای کیم این هفته رو برای استراحت کردن کل وقتش رو خالی کرده
+استراحت؟ *پوزخند
+بعد از کلی اون اتفاقات چه خوش گذشته بهش*پوزخند
&خب پس کی میتونی باهاش قرار بزاری؟
÷هفته ی بعدی که نمیتونم چون این هفته رو وقتش رو خالی کرده همه رو گذاشته برای هفته ی بعد برای همین تا دو هفته دیگه نمیتونم ببینمش ولی من با منشیش صحبت کردم گفت با اقای کیم صحبت میکنه و بهم خبر میده
+خوبه
ᰔᩚامیدوارم خوشتون بیادᰔᩚ
لایک: ۳۵
کامنت: ۲۹
Part: 14
صبح مارا زود بیدار شد و با وکیلش که قبلا توی امریکا صحبت کرده بود تماس گرفت و درباره تهیونگ گفت یجورایی با وکیله دوست بود چون چند سال هست که میشناستش و کل زندگیش رو بهش گفت تا اونم کمکش کنه و اونم قبول کرد مارا بهش اعتماد کرد چون یون سوک(اسم وکیل هست که با ÷ نشونش میدم)سر اینکه الان مارا توی امریکا خیل پولدار شده بخاطر یون سوک هست مارا هم سر این قضیه که تهیونگ باعث شد مارا افسردگی بگیره فرار کنه و نقش خودکشی رو بازی کنه و توی بدبختی زیاد زندگی کنه و زمانی که تنها بود تهیونگ اذیتش کرد، تهیونگ رو نابود کنه. خشمی که از تهیونگ داشت مارا رو تا الان زنده نگهداشت البته ۳۰ درصدش بخاطر نفرتش از تهیونگه ۷۰ درصدش بخاطر دخترش آ جین هست.با وکیلش صحبت کرد و قرار شد بعد از ظهر باهاش ملاقات کنه خونه ی یونا، یونا هم از این قضیه با خبر بود چون خود یونا یون سوک رو بهش معرفی کرده بود.
بعد از ظهر شد و یون سوک اومد خونه ی یونا، مارا هم به آ جین گفت نیاد از اتاق بیرون و بازی کنه آ جین هم گفت باشه مارا از اتاق اومد بیرون و تا یون سوک رو دید بغلش کرد یون سوک خیلی خوشحال بود که بازم مارا رو میبینه بعد از کلی احوال پرسی یون سوک گفت:
÷اسم شرکتی که داده بودی رو سرچ کردم ولی نیورد یعنی اسم شرکت رو عوض کرده و هم جاشو اقای کیم ولی من تونستم هم اسم شرکت و هم جای شرکت رو پیدا کنم
+واقعا؟ این که خیلی خوبه*لبخند
&این عالیه که
÷کی برم باهاش صحبت کنم؟
+هرچه زود تر بهتر
÷ولی فعلا تا چند روز دیگه نمیتونم برم
&چرا؟
÷مثل اینکه اقای کیم این هفته رو برای استراحت کردن کل وقتش رو خالی کرده
+استراحت؟ *پوزخند
+بعد از کلی اون اتفاقات چه خوش گذشته بهش*پوزخند
&خب پس کی میتونی باهاش قرار بزاری؟
÷هفته ی بعدی که نمیتونم چون این هفته رو وقتش رو خالی کرده همه رو گذاشته برای هفته ی بعد برای همین تا دو هفته دیگه نمیتونم ببینمش ولی من با منشیش صحبت کردم گفت با اقای کیم صحبت میکنه و بهم خبر میده
+خوبه
ᰔᩚامیدوارم خوشتون بیادᰔᩚ
لایک: ۳۵
کامنت: ۲۹
- ۲۴۹
- ۰۶ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط