غمگین تر از تنهاییِ شب های دلگیرم
من در جوانی از هجوم غصه ها پیرم

برگرد از این جاده های بی سرانجامی
اینجا بدون تو فقط دلشوره میگیرم

من مانده ام در انتظار بارش مهتاب
تا از نسیم روی ماه تو خبر گیرم

سرد است دستان دلم در فصل برگ و باد
من با صدای خش خش پاییز درگیرم

گفتی مرا در قلب خود حک کرده ای «آرام»
اما ببخش این بار هم من دست و پاگیرم

دارم به پایان می‌برم این قصه را امشب
این بار هم در پیله ام آهسته می میرم...🦋🦋



#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

سایه‌ات گر نرسد بر سر من، می‌میرمماه، گر گم‌ شوی از منظر من ...

تنهایم، تنهایِ تنها و لحظات همه تلخ اند و رنجورتو رفتی و نبو...

آمدی دل را بدزدی با نگاهی ناز دارقصدِ ایمان کرده چون پیغمبری...

باز هم هوایِ توچه بی گدار میزند به سرچه بی گدار میزند به شبچ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط