آمدی دل را بدزدی با نگاهی ناز دار
قصدِ ایمان کرده چون پیغمبری اعجاز دار

شال گُل‌دار و بلندت شور صدها مثنوی
موی کوتاهت ولی یک مصرعِ ایجاز دار

مثل آهویی جدا افتاده از یاران خویش
ناگزیرم در عبور از دشتِ تیرانداز دار

دائماً دلواپسم دور از تو، گاهی در نماز
قبله را گم می‌کنم چون مادری سرباز دار

عاقبت لو می‌دهند اندوه مخفی مانده را
چشم‌هایم، این دو خون‌آلوده‌ی ناراز دار

عاشقت باید بسازد یا بسوزد در فراق
چاره غیر از این ندارد دلبرِ لجباز دار

یا بیا از هر چه غم دنیای من را وارهان
یا برو از هر چه شادی عاشقت را باز دار...🦋🦋

نه هرگز نرو😔

شبت درپناه آرامش الهی محبوبم💐🫂🌐🧿

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

غمگین تر از تنهاییِ شب های دلگیرممن در جوانی از هجوم ...

سایه‌ات گر نرسد بر سر من، می‌میرمماه، گر گم‌ شوی از منظر من ...

باز هم هوایِ توچه بی گدار میزند به سرچه بی گدار میزند به شبچ...

حاشا که ترک عشق کنم از جفای توگر کُشته‌ای مرا که هلاکم برای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط