میدانی چه دارد اذیتم می کند؟
‎داشت دوستت دارم هایمان ثمر میداد
‎همه چیز حاضر شده بود تا یک عمر
‎عاشق و معشوق یکدیگر باشیم
‎که عشق آن طرف سکه اش را
‎به ما و لحظه‌ هايمان نشان داد!
‎نشد ماه بانو،نشد...
‎و حالا من در بالکن خانه مان با بغض
‎به این فکر میکنم که چرا عشق
‎آمد،در زد و فرار کرد؟
.
#علی_کشاورز
.
دیدگاه ها (۰)

زن كه باشى نميتوانی موقع غمت به خيابان بروی!سيگاری آتش بزنی!...

اینو همیشه یادت باشه؛خودش باید ارزشتو بدونه نه اینکه تو بدوی...

کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدن...

این کلمه بیشتر از هرچی‌داغونت میکنهبا پرویی تموم تو‌روت میگه...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

ازدواج از روی اجبار۲ p10

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط