p

p30
خبرنگار:بعد اتفاق ترسناک و ناگهانی چاقو خوردن جون جونگ کوک عوض گروه بی تی اس صمیمی ترین دوستش لی ات گلوله خورده و تحقیقات نشون میده که ات شی خودش رو بین گلوله و جونگ کوک شی انداخته خوشبختانه مجرما گرفته شدن و امروز زخمه اینجا جمع شدیم تا از لی ات که قراره امروز در دادگاه حضور داشته باشن بپرسیم که چی دلیل حمله اون دوتا مجرم بوده
خبرنگار دوم ۲ سی:ولی سوالی که مغز همه رو مشغول کرده اینکه دلیل ات چی بود که از جونش برای نجات کوک گذشته؟؟
ات با ویلچر از در بیمارستان خارج شد که همه حجوم اوردن سمتش برای سوال پرسیدن ولی بادیگاردهای دورشون کردن و ات رفتو نشست تو ماشین
ویو دادگاه
و حرف اخر قاضی خیلیارو خوشحال کرد هر دو محکوم به اعدام شدن ات با اجباری قاضی از جاش پاشد تا زود تر بره که مادرش با داد گفت
*الف هرزه چطور میزاری مادرت بمیره
+همونجوری که بابامو کشتی و عزیز ترین کسمو سیع کردی بکشی
و ات از اونجا خارج شد و مستقیم رفت به بیمارستان حالش بد شده بود پس بهش مسکن زدن تا به خوابه
از زبان ات
از خواب پاش دم یکم تو جام تکون خوردم تیر فقط ۲سانت اون ور تر از قلبم خورده و واقعا درد وحشتناکی دارم اروم پاشدم روی تخت نشستم و متوجه کوک شدم که روی مبل روبه روی تخت نشسته خوابش برده اروم از جام پا شدم رفتم پیشش نشستم
_بیدار شدی؟(خواب الود)
+بیدارت کردم؟ ببخشید
کوک دستشو انداخت و گردن ات و اتم کامل بهش تکیه داد و درحالی داشت موهای ات رو بو میکرد اروم گفت
_اشکال نداره
ات زد زیر خنده و کمی خندید
_چی شده؟
+الان دوتامون زخمی و نگران همیم درحالی که نمیدونیم به کدوم دردمون برسیم
کوک کمی خندید و ات رو بیشتر تو بغلش فشار داد
_مهم اینه الان خوبیم و کنار همیم
دیدگاه ها (۳)

p31خبر ها همه جا پخش شده بود اون شایعه لعنتی داشت ات رو دیون...

p32فلش های دوربینا چشمای کوک رو اذیت میکرد میکروفون های بیشم...

p29دستاش میلرزید نفساش تند شده بود صدای ضربان قلبش تو گوشش م...

p28چند روزی گذشته بود ات کلا ۱بار به کوک سر زده بود و کلا دن...

#𝐖𝐡𝐲_𝐡𝐢𝐦𝐏𝐚𝐫𝐭:𝟓𝟎کوک:اتاقت یا اتاق من؟آنالی:حالا چه فرقی داره....

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط