نام فیک: عشق مخفی
Part: 40
ویو ات*
خیلی صدای تیر اندازی زیاد بود ترسیده بودم گوشامو گرفته بودم*
اروم اشک میریختم که یدفعه یکی در رو باز کرد*
اشکامو پاک کردمو نگا کردم به در*
جیمین بود اومد سمتم و بغلم کرد*
جی. خوبی؟
ات. اره*بیحال
جی. تموم شد پاشو بریم خونه...
ویو جیمین*
نگاش کردم. دیدم بیهوش شده*
برای بغلش کردمو بردمش گذاشتمش توی ماشین و رفتیم خونه*
چند ساعتی گذشت اما ات بهوش نیومد..نگران شدم نکنه چیزی بهش دادن بخوره یا ی بلایی سرش اوردن*
زنگ زدم به دکتر شخصیم بیاد تا معاینش کنه*
دکتر اومد و داشت معاینش میکرد*
د. چیزی نیست از ترس اینجوری شده تا دوساعت دیگه بهوش میاد فقط..
جی. فقط چی؟
د. فقط تا چندوقت نباید بترسه چون براش خطر داره و احتمال سکته هم هست
جی. اوکی
د. این سرم هم که براش زدم داخلش تقویتی هست بعد از تموم شدن سرم این چندتا قرص رو به زمانی که روش نوشته شده بهش بدین
جی. ممنونم
دکتر رفت و نشستم کنار تخت *
لایک: ۳۳
کامنت: ۳۷
☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
Part: 40
ویو ات*
خیلی صدای تیر اندازی زیاد بود ترسیده بودم گوشامو گرفته بودم*
اروم اشک میریختم که یدفعه یکی در رو باز کرد*
اشکامو پاک کردمو نگا کردم به در*
جیمین بود اومد سمتم و بغلم کرد*
جی. خوبی؟
ات. اره*بیحال
جی. تموم شد پاشو بریم خونه...
ویو جیمین*
نگاش کردم. دیدم بیهوش شده*
برای بغلش کردمو بردمش گذاشتمش توی ماشین و رفتیم خونه*
چند ساعتی گذشت اما ات بهوش نیومد..نگران شدم نکنه چیزی بهش دادن بخوره یا ی بلایی سرش اوردن*
زنگ زدم به دکتر شخصیم بیاد تا معاینش کنه*
دکتر اومد و داشت معاینش میکرد*
د. چیزی نیست از ترس اینجوری شده تا دوساعت دیگه بهوش میاد فقط..
جی. فقط چی؟
د. فقط تا چندوقت نباید بترسه چون براش خطر داره و احتمال سکته هم هست
جی. اوکی
د. این سرم هم که براش زدم داخلش تقویتی هست بعد از تموم شدن سرم این چندتا قرص رو به زمانی که روش نوشته شده بهش بدین
جی. ممنونم
دکتر رفت و نشستم کنار تخت *
لایک: ۳۳
کامنت: ۳۷
☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
- ۷.۲k
- ۳۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط