آفتاباچهسبب

آفتابا‌چه‌سبب؟
این‌همه‌راه‌آمده‌ای‌‌که‌به‌این‌خاک‌غریبی‌برسی؟
ارغوانم‌را‌دیدی‌سرِراه؟
مثلِ‌من‌،پیر‌شده‌است؟
چه‌به‌او‌گفتی؟
او‌با‌تو‌چه‌گفت؟
نه‌چرا‌میپرسم؟!
ارغوان‌خاموش‌است
دیرگاهی‌ست‌که‌او‌،خاموش‌است
آفنایانِ‌زبانش‌رفته‌اند
ارغوان‌ویران‌است
هردومان
ویرانیم...
دیدگاه ها (۳)

درد‌،درد‌استدرد‌داردمانند‌چشمانِ‌گریانِ‌مادرمانند‌دست‌های‌خس...

باور‌نمی‌آید‌هنوزم‌از‌دل‌ِتوکز‌مهر‌ِیاران‌ِکهن‌،دلبر‌گرفتقدر...

قلبم‌را‌عاشق‌ِچشمانش‌کردمچشمان‌ِقلبم‌را‌به‌در‌دوختمخواهم‌که‌...

هزار‌سال‌میان‌ِجنگلِ‌ستاره‌ها،پی‌ِتو‌گشتمستاره‌ای‌نگفت‌که‌از...

مرگ

عرفان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط