چند شاتی
" دخترِ من "
part 2
▪️از دید داسام▪️
وقتی لباشو بیمقدمه رو لبام گذاشت و مشغول بوسیدنم شد، قلبم هوری ریخت
با وجود اینکه تو شوک بودم و همراهیش نمیکردم، اینقد ماهرانه لبامو میک زد و بوسید که بیاراده چشمام خمار شد
وقتی حسابی لبامو مزه کرد، لباشو با صدای خیسی ازم جدا کرد ولی خیلی فاصله نگرفت، هنوز میتونستم نفسای گرمشو رو لبام حس کنم
جونگکوک: حواست هست که شیش ماهت تموم شده؟
با گونههایی که شک نداشتم صورتی شدن، آب دهنمو بهسختی قورت دادم: نخیر سه ماهش حساب نیست
بدون ذرهای اهمیت به اعتراضم، دستشو برد زیر تیشرتم و کمرمو نوازش کرد
آروم نوک بینیمو بوسید: سه ماه اول بهم خیلی سخت گذشت؛ اما سه ماه دوم یکم راحتتر بود
یکم فک کردم ولی نفهمیدم
توضیح داد: سه ماه اول، اینکه پیشم بودی ولی مجبور بودم خودمو کنترل کنم، واقعا سخت بود... روزی دو بار دوش آب سرد میگرفتم و خیلی از صبحارو با شستن باکسر شروع میکردم
لبامو رو هم فشار دادم که نخندم
به تلافی از واکنشم، دستشو آروم آروم از کمرم آورد بالاتر و با انگشت اشارش، با پایین سوتین ورزشیم بازی کرد
یه لحظه خنده یادم رفت و تنها چیزی که اومد تو ذهنم این بود که احمق! چرا همچین سوتینی پوشیدنی امروز! میمردی یه توری سکسی چیزی تنت میکردی؟
دوباره نوک بینیمو بوسید: به چی فک میکنی؟
گلومو مصنوعی صاف کردم: هیچی
خنده تو گلویی کرد و در عرض چند ثانیه، دستشو برد پشت کمرم و قفل سوتینمو باز کرد
از خجالت لبو شدم؛ اما دلم نمیخواست جلوشو بگیرم
اون خودشو ثابت کرده بود بهم
میدونستم فقط برای رابطه جنسی منو نمیخواد
سه ماه اول رعایت کرد
سه ماه دوم هم بهم خیانت نکرد و حتی موقت با هیچ دختری نبود
ادامه دارد...
part 2
▪️از دید داسام▪️
وقتی لباشو بیمقدمه رو لبام گذاشت و مشغول بوسیدنم شد، قلبم هوری ریخت
با وجود اینکه تو شوک بودم و همراهیش نمیکردم، اینقد ماهرانه لبامو میک زد و بوسید که بیاراده چشمام خمار شد
وقتی حسابی لبامو مزه کرد، لباشو با صدای خیسی ازم جدا کرد ولی خیلی فاصله نگرفت، هنوز میتونستم نفسای گرمشو رو لبام حس کنم
جونگکوک: حواست هست که شیش ماهت تموم شده؟
با گونههایی که شک نداشتم صورتی شدن، آب دهنمو بهسختی قورت دادم: نخیر سه ماهش حساب نیست
بدون ذرهای اهمیت به اعتراضم، دستشو برد زیر تیشرتم و کمرمو نوازش کرد
آروم نوک بینیمو بوسید: سه ماه اول بهم خیلی سخت گذشت؛ اما سه ماه دوم یکم راحتتر بود
یکم فک کردم ولی نفهمیدم
توضیح داد: سه ماه اول، اینکه پیشم بودی ولی مجبور بودم خودمو کنترل کنم، واقعا سخت بود... روزی دو بار دوش آب سرد میگرفتم و خیلی از صبحارو با شستن باکسر شروع میکردم
لبامو رو هم فشار دادم که نخندم
به تلافی از واکنشم، دستشو آروم آروم از کمرم آورد بالاتر و با انگشت اشارش، با پایین سوتین ورزشیم بازی کرد
یه لحظه خنده یادم رفت و تنها چیزی که اومد تو ذهنم این بود که احمق! چرا همچین سوتینی پوشیدنی امروز! میمردی یه توری سکسی چیزی تنت میکردی؟
دوباره نوک بینیمو بوسید: به چی فک میکنی؟
گلومو مصنوعی صاف کردم: هیچی
خنده تو گلویی کرد و در عرض چند ثانیه، دستشو برد پشت کمرم و قفل سوتینمو باز کرد
از خجالت لبو شدم؛ اما دلم نمیخواست جلوشو بگیرم
اون خودشو ثابت کرده بود بهم
میدونستم فقط برای رابطه جنسی منو نمیخواد
سه ماه اول رعایت کرد
سه ماه دوم هم بهم خیانت نکرد و حتی موقت با هیچ دختری نبود
ادامه دارد...
- ۱۳.۰k
- ۳۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط