Gangster Mafia Masseur part : ۳۳

های گایز اینم از پارت جدید اول از داخل کامنت ها شروع کنید بعد بیاین داخل کپشن رو بخونید
• - - - - - ⑅ - - - - - •
_یونگی_
امروز دور از اولین باریه که توی زندگیم صدای تیراندازی رو می شنوم
حتی اولین بار نیست که به سمت من هدف گرفته میشه
اما این اولین باره که منو می ترسونه
وقتی اولین گلوله به ساختمان آجری بالای سرم اصابت می کنه و توده ای از آوار رو به هوا می فرسته من فقط رزیتا رو توی ذهنم می بینم حالت صورت اون که حیله گر، برانگیخته، خشمگین، داغ، سعادتمند، آسیب پذیره
به دهن اون روی دهنم فکر می کنم و این که چقدر درست احساس میشد که چقدر رون های الغرش زیر کف دستم خم میشدن وقتی اون در نزدیکی منه از گلوی من بالا میره و در اون جا اقامت می کنه که چقدر قلب من توی نزدیکی به اون واکنش نشون میده اون انگار یه فرشته ی اثیریه که منو به خودش مسحور و شیفته و اسیر کرده
گلوله دیگه ای در پیاده رو نزدیک پام مدفون شده و من پشت یه ماشین پارک شده شیرجه میزنم و اسلحه‌ی گالکم رو از غالف و جلد چرمی که روی شونه ام که قبل از ترک خونه پوشیده بودم بیرون میکشم ترک رزیتا
ما تازه از دور انداختن جسد رندال اومدیم که معلوم شد تا انتها راسوی غیرقابل تحمل بود و باید افراد مافیای اوت فیت نیویورکی رو دنبال کنیم که من با رد کردن قرارداد حمل تسلیحات اونا آزرده خاطر شده بودم
گاییدم اینو من فقط امروز عاشق شدم و از اون جدا نخواهم شد
خشم درستی در من موج می زنه و تقریباً منو در شدتش کر می کنه
یه نگاه مخفیانه از پنجره ماشین به طرف دیگه به من میگه که رقیب من در کمین بوده
اونا روز بدی رو انتخاب کردن تا منو بکُشن. الان خیلی چیزها دارم که باید زندگی کنم...... و رزیتا احتمالا داره سعی میکنه که الان از خر شیطون در مورد رابطه مون پایین بیاد
این احتمال باعث میشه که از جام بلند بشم و روی سقف ماشین شلیک کنم و دو هدفم رو بکُشم و نابود کنم

حمایت فراموش نشه عزیزان گل
روح نباشید برای بار هزارمین بار