و آن چنان خویش را از میان

و آن چنان خویش را از میانِ
انبوهی از درد، بیرون کشیدم
که گویی گیاهی سبز یک شبه
در زمینی خشک، روییده باشد...!🌱



#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#گوناگون
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

درهای ورودی کلاس‌های دانشگاه شیشه داشت، آنقدری بود که بتوانی...

مَن‌ خودم یه تنه‌ تموم دلتنگیایِ‌ عالمَم!تو بیا! بشین‌‌ کِنا...

ما را سَری‌ ست دوخته به دوشِ هیچ‌کستن داده‌ایم تلخ به آغوشِ ...

راهِ برگشتن به سویم را کجا گُم کرده‌ای ؟من برای رد پاهایت خی...

چرا هر پنج شنبه میشوم غمگین و افسرده هوای سرد افکارم پریشان ...

سایه های سبزp9که یهو تو راه رو یه سایه دیدم سایه ی یه دختر ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط