مَن‌ خودم یه تنه‌ تموم دلتنگیایِ‌ عالمَم!
تو بیا! بشین‌‌ کِنارَم. یگوشه‌اش‌ رو‌ پر کُن...
نَشه‌ یه‌ روز کم شی! گُم شی!
لابه‌لایِ برگهایِ پائیز باد ببَره یادمُو از یادِت!
نصفِه نیمه نباش! تموُمِ من باش!
اَصن باش جای تمومِ این هوای خیس!
تموم قشنگیش!
بَهارم باش، یه شبم پائیز!
یهو سَرد شُو، بشو زمستُون...
بخواه آب شی، گرم شی کُنج این بغلِ نَم از باروُن!
تو بیا! بِشین تا تَموم نشده این زِندگی...


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه_های_یاس
#حس_خوب_آرامش
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

دوری نکن از من که زمستانِ نبودت مانندِ شبِ زلفِ تو ای یار،...

با توخوشبخت ترین عاشقِ تاریخ منمای که آغوشِ پُر از زندگی ات ...

درهای ورودی کلاس‌های دانشگاه شیشه داشت، آنقدری بود که بتوانی...

و آن چنان خویش را از میانِانبوهی از درد، بیرون کشیدمکه گویی ...

پارت ۸۹ فیک ازدواج مافیایی

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط