معشوقه دشمن
P³⁴
از آسانسور پایین رفتن.در ماشین رو باز کرد و سوار شد.یونوو هم روی صندلی راننده نشست.
؛خب امادهی شکست هستی؟
+والا تو همیشه شکست میخوری
؛این بار دیگه عمرا
+میبینیم
؛میبینیم
راه افتادن و پشت سرشون افراد جئون راه افتادن.
...
با بدبختی برای ماشین جا پارک پیدا کردن.
+موافقی مسابقه بدیم؟
؛اوکی
+یک دو سه
؛چی عهههه
هیونا با خنده جلو افتاد و تا گیم نت همیشگی دویدن.
وقتی رسیدن،یونوو نفس نفس زنان نردیکش شد و هیونا با خون سردی تمام به دیوار تکیه داده بود.
؛عادلانه نیست
هیونا سرشو کج کرد و لبخند زد
+چی
؛ سر بازی تلافی میکنم
+فک نکنم بتونی
وارد گیم نت شدن.افراد جونگکوک دنبالشون بودن.
یکی از تلویزیون هارو گرفتن و حساب کردن.بازی رو انتخاب کردن و شروع به بازی...
راند اول مساوی تموم شد
راند دوم هیونا برد و راند سوم عم هیونا
+میگن پسرا تو بازی خوبن.نکنه پسر نیستی
؛زهر خر
دستاشو پشت سرش گذاشت و پای چپش رو روی پای راستش انداخت و روی مبلی که نشسته بودن لم داد
+بیا قبول کنیم من همیشه ازت میبرم
؛خب حالا چند بار بردی
از حالت لم داده بلند شد
+چند بار؟چند بار؟
؛یکم بیشتر از چند بار
+خوبه میدونی
؛پاشو بریم لیزر تگ
+اوهوم.موافقم بریم
...
هر جایی که میرفتند مامور ها هم دنبالشون میکردن....
P³⁴
از آسانسور پایین رفتن.در ماشین رو باز کرد و سوار شد.یونوو هم روی صندلی راننده نشست.
؛خب امادهی شکست هستی؟
+والا تو همیشه شکست میخوری
؛این بار دیگه عمرا
+میبینیم
؛میبینیم
راه افتادن و پشت سرشون افراد جئون راه افتادن.
...
با بدبختی برای ماشین جا پارک پیدا کردن.
+موافقی مسابقه بدیم؟
؛اوکی
+یک دو سه
؛چی عهههه
هیونا با خنده جلو افتاد و تا گیم نت همیشگی دویدن.
وقتی رسیدن،یونوو نفس نفس زنان نردیکش شد و هیونا با خون سردی تمام به دیوار تکیه داده بود.
؛عادلانه نیست
هیونا سرشو کج کرد و لبخند زد
+چی
؛ سر بازی تلافی میکنم
+فک نکنم بتونی
وارد گیم نت شدن.افراد جونگکوک دنبالشون بودن.
یکی از تلویزیون هارو گرفتن و حساب کردن.بازی رو انتخاب کردن و شروع به بازی...
راند اول مساوی تموم شد
راند دوم هیونا برد و راند سوم عم هیونا
+میگن پسرا تو بازی خوبن.نکنه پسر نیستی
؛زهر خر
دستاشو پشت سرش گذاشت و پای چپش رو روی پای راستش انداخت و روی مبلی که نشسته بودن لم داد
+بیا قبول کنیم من همیشه ازت میبرم
؛خب حالا چند بار بردی
از حالت لم داده بلند شد
+چند بار؟چند بار؟
؛یکم بیشتر از چند بار
+خوبه میدونی
؛پاشو بریم لیزر تگ
+اوهوم.موافقم بریم
...
هر جایی که میرفتند مامور ها هم دنبالشون میکردن....
- ۱.۹k
- ۰۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط