کس نیست در این گوشه فراموشتر از من

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از من
وز گوشه‌نشینان تو خاموش‌تر از من

هر کس به خیالیست هم‌آغوش و کسی نیست
ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من

می‌نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق
اما که در این میکده غم نوش‌تر از من

افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن
افتاده‌تر از من نه و مدهوش‌تر از من

بی ماه رخ تو شب من هست سیه پوش
اما شب من هم نه سیه‌پوش‌تر از من

گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق
ای نادره گفتار کجا گوش‌تر از من

بیژن تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک
خونم بفشان کیست سیاووش‌تر از من

با لعل تو گفتم که علاجم لب نوش است
بشکفت که یا رب چه لبی نوش‌تر از من

آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل
دیگی نه در این بادیه پرجوش‌تر از من...
#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ایمگر ای شاهد گمراه به راه...

دردیست درد عاشقی کان را تو حاشا می کنیگشتم زه احوالت جوان در...

باز امشب ای ستاره تابان نیامدیباز ای سپیده شب هجران نیامدیشم...

شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودمبه جلد رهگذر اما در انتظار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط