ماه جهان آرا

امشب گذرد فردا دنیای دگر دارم
با یاد تو می‌خوابم سودای تو سر دارم

چه خوش شود آن دردی از عشق تو گر باشد
آسان شود هر درسی شب مشق تو گر باشد

تنها نشود هرکس یارش تو اگر باشی
جان را بدهد در دم دارش تو اگر باشی

در کشور قلبم ام تو شاهنشهی و والا
ای نور دو تا چشم ام ای ماه جهان آرا

از چشم تو می جوشد هر آنچه کنون گویم
بالاتر از این هایی در شعر که می گویم
#محمد_خوش_بین
#شعر
#دکلمه
#گویندگی
دیدگاه ها (۱)

آتشفشان من

کاش

آن سوی شیشه

تهدید

شعر و آغوشی

خوشا شبی که به آرامگاه من باشیمن آسمان تو باشم، تو ماه من با...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط