مرا بگیر و ببر تا سکوت و تنهایی

مرا بگیر و ببر تا سکوت و تنهایی …

مرا بگیر و ببر هرکجا که آنجایی

دلم هوای سفر کرده است، کاری کن

مرا بگیر و ببر تا شبی تماشایی…

تو باشی و من و جاده، تو باشی و من و عشق

منی که ماهیِ قرمز، تویی که دریایی …

بیا به رسم پریدن، تو آسمانم شو

بیا که اوج بگیرم به شور و شیدایی

تو انتهای وفایی، کسی شبیه تو نیست

دلم گرفته عزیزم، کجای دنیایی ؟!
دیدگاه ها (۳)

ما از دلگیریِ روزهایمان ، به “شب” پناه می بردیم ،و از دلتنگی...

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و توبه دو نقش و به دو صورت ب...

دردناک‌ ترین بخش ماجرا این‌جا بودکه ما تا بلندترین پرتگاه ها...

ما از دلگیریِ روزهایمان ، به “شب” پناه می بردیم ،و از دلتنگی...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط