رمان پادشاه زندگیم

رمان پادشاه زندگیم

پارت ۴۴

دیانا،ارسلان کی بریم برای تالار

ارسلان، خیلی ذوق داری

دیانا،آره خیلی

ارسلان، امروز بعد از ظهر

دیانا، من برم حاظر شم

ارسلان، نزاشتم بیاد پایین

دیانا، ارسلانننننننننننن

ارسلان، جانممممممممم

دیانا، میخوام برمم

ارسلان، کجا

دیانا، حاضر شم

ارسلان، زوده جوجه من گرمت میشه
دیدگاه ها (۲)

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۵دیانا، نه نمیشه ارسلان، از اپن بلن...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۶دیانا، بریم ارسلان،عزیزم زوده دیان...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۳ارسلان، باهم داشتیم غذا می‌خوردیم ...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۲ارسلان، داشت از اپن می‌اومد پایین ...

رمان بغلی من پارت ۷۰ارسلان: الهی بمیرم سردشه بپوش من نمیخوام...

رمان بغلی من پارت ۳۴ارسلان: کلی ازم تشکر کرد دیانا: از خوشحا...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_218+ توت فرنگی با کارامل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط